ترویج از باب تفعیل
این واژه عربیه
با فاعل مروج همون رواج دهنده
اگر هم بگیم ریشه کهن تر از آن فارسی باشه ک اثبات این گفته خیلی سخته روشن ه ک این واژه دارای باب عربی و درهم تنیدگی داره
دوستان این ک هرچی واژه میشناسیم و نه بیایم بگیم فارسی ه پارسی تر بودن ما و واقعی بودن ادعای ما رو نه تنها نمی رسونه که نشون میده ما ن تنها کمکی به زنده نگهداشتن این زبان نکردیم که درست پی هرز رفتیم و پارسی رو آلوده تر کردیم
... [مشاهده متن کامل]
عربی بیشتر واژه هاش وام داره عبری ه نه پارسی
ما واسه اونا واژه نساختیم مگر اینکه چیزی بوده باشه ک جهان عرب ب دلیل بدوی بودن اون وسیله رو نداشتن ک واژه گذاری هم کرده باشم
این ادعا ک ما واسه زبان عرب واژه ساختیم میشه رد کرد چرا ک پیش از ما عرب همنشین یهود بوده نه زرتشتی ها ک هر دوره زبان اداری رسمی خودمون داشتیم ک در کل امروزه همه رو پارسی نامیدیم
ولی پس از اسلامیزه شدن ایران چون زبان عرب خلاف این که دارای باب بود اما فرم نوشتاری ک بوروکراسی گونه باشه نبود چون عرب زندگی اداره ای نداشت ب همین خاطر بود ک زبان عربی رو ایرانی ها بیشتر میشه گفت قانون مند کردن تا لطفی باشه ب زبانی ک تنها سینه ب سینه دست ب دست میشد و انگشت شمار نوشتن رو میشناختن
همانگونه ک تاریخ ثبت کرده ایرانی ها دستور زبان عربی رو ساختن ک بشه از عربی در نظام اداری ب کار بست
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
ارتقاء
فرارسانی
ترویج برابر گستردن و پخش کردن است.
ترویج عبارت است از مجموعه فعالیت های اطلاع رسانی، ترغیب و اثر گذاری که این سه کاملا با هم مربوط هستند.
( منبع کتاب مدیریت سازمان های ورزشی دکتر سجادی )
رواج واژه ایست پارسی! اگر در زبان عربی بکار برده میشود و از آن واژگان دیگر ساخته شده دلیل بر آن نیست که عربی باشد! خیلی از این واژه ها رو خود ایرانیان برای زبان عربی ساختند!
رواجیدن.
گستردن
انتشار ، تبلیغ
فراگستری
رواج واژه پارسی نیست هم خانواده ی ترویج است
گستراندن
پراکنش
پراکندگی
در پارسی " رواگیدن " از بن رو ، رواگ به چم رواگ دادن .
رواگ کار = مروج
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)