ترغیب

/tarqib/

    persuasion
    encouragement
    exhortation
    come-on
    nudge

فارسی به انگلیسی

ترغیب کردن
blandish, encourage, stimulate, jolly, to persuade or encourage

ترغیب کننده
encouraging

مترادف ها

cheer (اسم)
فریاد و لله افرین، ترغیب

prod (اسم)
سیخ، ترغیب، سیخک

encouragement (اسم)
تشویق، پشت گرمی، دلگرمی، ترغیب، تشجیع

persuasion (اسم)
تشویق، تحریک، قسم، اطمینان، نوع، ترغیب، اجبار، عقیده دینی، متقاعد سازی، نظریه یا عقیده از روی اطمینان

suasion (اسم)
تحریک، ترغیب، اغواء

پیشنهاد کاربران

ترغیب: واژه، گفتار، کردار یا رخدادی امیدبخش برای پشتیبانی از کسی.
( https://www. cnrtl. fr/definition/encouragement )
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
هاندان hāndān ( کردی )
انسیز ansiz ( سغدی )
( persuade ) :ترغیب کردن= خواهان کردن، هاختن، هاچیدن، یاسانیدن، هنگیختن.
( persuasion ) :هازش ( برگرفته از کارواژه ی هاختن ) ، هاچش ( برگرفته از هاچیدن ) ، یاسانش ( برگرفته از یاسانیدن ) .
مُشوِق= ترغیب کننده: هنگیختار.
راضی کردن، شوق کردن کسی
به شور آوردن
شورمند کردن
تشویق

تلاشهای برای تغییر رفتار و فکر کسی درباره ی موضوعی یا مفهمومی یا درباره ی ماجرای تغییر دادن _خواهان کردن _ به معنای تغییر دادن
قانع کردن

هول دادن
فراخوان
سفارش
سرذوق آوردن
گرایاندن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس