ترشی

/torSi/

    sourness
    acidity
    pickles
    acerbity
    pickle
    tartness

فارسی به انگلیسی

ترشی انبه
chutney

ترشی انداختن
pickle, souse

ترشی انداخته
pickled

مترادف ها

acerbity (اسم)
تندی، ترشی، دبشی، درشتی

pickle (اسم)
ترشی، سر که، خیار ترشی، وضعیت دشوار

acidity (اسم)
ترشی، اسیدیته، حموضت

acidification (اسم)
ترشی، اسید سازی، اسید شدگی، تحمیض

souse (اسم)
شستشو، ترشی، اب نمک، اهار فروبری

verjuice (اسم)
ترشی، تیزی، ابلیمو، ابغوره، اب سیب ترش، اب ترش میوه نرسیده

asperity (اسم)
ترشی، خرق، تلخی و خشونت، خشونت، نامطبوعی

پیشنهاد کاربران

ارش جان اینکه هر زبان یک کلمه جدا داشته باشه برای چیری بمعنی این نیست مال خودشه کلمات فقط با ریشه یابی بدست میاد ممکنه برای یک شی دو کلمه متفاوت استفاده بشه ولی دوتاشم برای یک زبان باشه کلمه ترشی از معنی
...
[مشاهده متن کامل]
ماندگاری کلمه میاد و توروشی هست چون ضمه هست واو نوشته نمیشه و معنی ترش بودن نمیده و این معنی ثانویه هست یعنی برای ماندگاری گفتن ترشی حالا که سرکه طهمشو ترش کرده مزه ترش همین از همین کلمه درست شده، در ترکی هم توروشو تلفظ میشه

کلمه ترکی هست از ریشه تورماک یعنی نگهداشتن، ترشی و تورشو یک کلمه هست فرقی نداره چون در ترکی برخی کلمات گرد لبی تلفظ میشه ی های گرد لبی رو بعضی ها او هم میگن. مثل نیلگون و غمگین که هر دو پسوند گون به معنی خورشید و مثل و مانند هست
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
ترشیترشیترشیترشی
واژه ترشی کاملا پارسی است چون در ترکی می شود ترشو و در عربی می شود ورطة این واژه یعنی ترشی صد درصد پارسی است.
اسید