doubt (فعل)مظنون بودن، شک داشتن، تردید کردنstick (فعل)چسبیدن، بهم پیوستن، چسباندن، بستن، الصاق کردن، تحمل کردن، سوراخ کردن، فرو بردن، تردید کردن، گیر کردن، نصب کردن، چسبناک کردن، گیر افتادنtotter (فعل)تلو تلو خوردن، تردید کردن، پس و پیش رفتن، متزلزل شدن