تردید داشتن


    doubt
    vacillate
    vibrate

مترادف ها

vacillate (فعل)
مردد بودن، تلو تلو خوردن، نوسان کردن، جنبیدن، دو دل بودن، تردید داشتن، دل دل کردن

stagger (فعل)
لنگیدن، تلو تلو خوردن، گیج خوردن، یله رفتن، تردید داشتن، بتناوب کار کردن

scruple (فعل)
وسواس داشتن، دو دل بودن، تردید داشتن

پیشنهاد کاربران

بپرس