چکیدن، تراوش کردن، بیرون دادن، اهسته جریان یافتن
افشاندن، تراوش کردن، بیرون آمدن
تراوش کردن، رخنه پیدا کردن
گذاشتن، تراوش کردن، نشر کردن، نفوذ کردن، در خطوط دشمن نفوذ کردن
تراوش کردن، نفوذ کردن، فاش کردن یا شدن
تراوش کردن، نفوذ کردن در، بوسیله تراوش تجزیه کردن، به وسیله نفوذ تجزیه کردن
تراوش کردن، رد شدن، صاف کردن، نفوذ کردن
تراوش کردن، پنهان کردن، ترشح کردن
تراوش کردن، چکاندن، چکه کردن
تراوش کردن، فرانشت کردن