دیکشنری
مترجم
بپرس
تراشیدگی
scrape
erasure
دنبال کنید
مترادف ها
erasure
(اسم)
محو، حک، جای پاک شدگی، تراشیدگی
expunction
(اسم)
حک، تراشیدگی، پاک سازی، محو سازی
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی تراشیدگی از ریشه ی واژه ی تراشیدن فارسی هست.
حک
+ عکس و لینک