تراز کردن


    balance
    even
    level
    to level

فارسی به انگلیسی

تراز کردن اتومبیل
align

مترادف ها

slight (فعل)
ناچیز شمردن، تراز کردن

level (فعل)
نشانه گرفتن، مسطح کردن، تراز کردن، مسطح کردن یاشدن

line (فعل)
اراستن، پوشاندن، استر کردن، خط دار کردن، تراز کردن، خط کشیدن، خط انداختن در

پیشنهاد کاربران

بپرس