ترابرد


    carriage
    conveyance
    draft
    freight
    haul
    transit
    transport
    transportation

فارسی به انگلیسی

ترابرد پذیری
portability

ترابرد در شهر
transit

ترابرد کردن
carry, transport

پیشنهاد کاربران

راه اندازی. راهگر. ":گریدر
*راهورز. راهساز:بلدوزر
ترابرندور. ترابرندورز. ترابرندا. تَرابَرند:بلدوزر. ترابرندک.
ساخته شده از ( ترا+برد ) حمل و نقل معنای عربی آن که در انگلیسی ( Transport ) است