تدلیس

/tadlis/

    guile
    hypocrisy
    buncombe
    dissemblance
    dissimulation
    false pretenses

فارسی به انگلیسی

تدلیس کردن
dissemble, to play the hypocrite

مترادف ها

subreption (اسم)
تلبیس، تدلیس، اختفای حقایق برای استفاده خود

پیشنهاد کاربران

واژهٔ تدلیس در لغت به معنی فریب دادن، پنهان کردن، تاریک ساختن و مبهم کردن است. [۱][۲] در اصطلاح حقوقی تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله بشود. [۳] به عبارت دیگر تدلیس عبارت است از پوشاندن
...
[مشاهده متن کامل]
عیبی در مال یا نمایاندن یک صفت یا امتیاز کمالی غیر واقعی در مال. به علت جبران زیان ناشی از این عملیات فریبنده، فریب خورده از حق فسخ بهره مند است. [۴] قلمرو خیار تدلیس در عین معین است. اصولاً در عین کلی خیار تدلیس وجود ندارد، زیرا بایع مکلف است مبیع را منطبق با اوصاف مورد نظر تحویل دهد، مگر اینکه تدلیس مربوط به اوصاف مشترک تمام مصادیق کلی باشد. [۵] خیار تدلیس از خیارات مشترک است و مختص عقد بیع نیست و ممکن است در عقود اجاره، صلح یا معاوضه هم وجود داشته باشد. [۶] در قالب مثال در عقد ازدواج چنانچه شخصی عمدا خودرا واجد کمالاتی از قبیل تحصیلات عالیه یا تمکن مالی و یا عنوان شغلی موهوم معرفی نماید و طرف مقابل نیز به اعتبار این کمالات عقد را منعقد کند در صورت آگاهی میتواند عقد را قبول و یا فسخ نماید

تدلیس دلیل پوشالی و پوچ برازی فریب عامه ردیف کردن لذا مثل تلبیس است در تلبیس لباس حق بر ناحق پوشیدن است در تد لیس دلیل جعلی را دال محق معرفی کردن است تا زمینه فریب عوام شود
Misrepresentation یا همون توصیف بیش از حد در متون حقوقی انگلیسی
تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود. ( ماده 438 ق م ا )
به معنای ریا نکردن یا فاش نکردن حقیقتی که معمولا میتوان در مثال فروشنده ای که عیب جنس خودش را به خرید فاش نمیکند به این عمل تدلیس میگویند
Misre presntaion

بپرس