تدریج

/tadrij/

    graduation
    [rare.] graduation

فارسی به انگلیسی

تدریج گرایی
gradualism

مترادف ها

gradation (اسم)
درجه، درجه بندی، سلسله، ارتقاء، انتقال تدریجی، تدریج

quantization (اسم)
تدریج

پیشنهاد کاربران

تدریج= آهستگی،
به تدریج، تدریجی= آهسته، کم کم،
تدریجاً، به طور تدریجی= آهسته وار
تَدریج: کم - کم، اندک - اندک، خرده - خرده، رفته - رفته، گام - به - گام، پله - به - پله، پایه - به - پایه، آهسته - آهسته
تدریج:
کم کم - آرام آرام - گشته گشته - به مرور
قدم به قدم ، درجه به درجه پیشرفتن
به زبان بلوچی شهرستان گلشن جالق تدریج به معنی ، به مرور زمان
درجه به درجه پیشرفتن
کم کم

بپرس