سازو برگ به چند چون و حواشی هر چیزی اشاره دارد
ساز و برگها ( اماد ) رو فراهم کرد
آماد = تدارک
امادگر = تدارکاتچی
امادگران = تدارکاتچیان
خوار و بار همه جا کاربرد ندارد و تنها برای وسایل مصرفی
برخی از مشکلات با تدارک ( خوارو بار ؟ اینجا آماد بهتره ) و پیشبینی نیاز ها رفع گردید
پیش بینی ها، توشه ها، سور وسات، خواروبار،
فراهم آوری
ترتیبات
سور و سات
supplies
money/supplies/time
پول/تدارکات/زمان
آمادگی ، آماده سازی ، گردآوری ، فراهم سازی ، فراهم آوری
پیش آمادگی ، پیش آماده سازی
ساز و برگ