تخیل

/taxayyol/

    fancy
    fantasy
    imagery
    mind's eye
    imagination
    minds eye

فارسی به انگلیسی

تخیل پردازانه
fancy

تخیل کردن
conceive, figure, fancy, imagine

مترادف ها

imagination (اسم)
خیال، انگاشت، ابتکار، تصور، فانتزی، پنداره، تو هم، تخیل

specter (اسم)
شبح، روح، هم، وهم، تخیل، خیال و فکر

prolepsis (اسم)
تخیل، فرض قبلی، تقدیم یا تقدم امری، تمهید یا مقدمه

spectre (اسم)
هم، تخیل، خیال و فکر

پیشنهاد کاربران

"گمان. دریافت. اندیشه":تخیل. ادراک. تفکر.
خیال. خرد. گمان. فکر به جای هم در میان مردم کاربرد دارند.
تخیل:گمان. گمانمند. گمانمندی. گمانمندییت. گمانمندیگرا. گمانمندیگرایی. گمانمندیگرایانه. گمانمندیگرایانگی. گمانمندیگرایانگیورزندگیباورمنانه.
بوشا
تخیل از تکریم و جستجوی خود در زمان آگاه می باشد، که در فرآیندهای فکری هنگامی که قلب باز است و اجازه آن از طرف خداوند متعال داده می شود، انجام می گیرد. ایده جادویی اراده یا منطق ذهن است و بر خلاف دعا عمل می کند. خواسته ها در ذهن قرار دارند و جادوی ذهن به شما اجازه می دهد که احساس کنید و در این رابطه چقدر می توانید، به حقیقت نزدیک تر شوید. جهش در فکر به این دلیل انجام می گردد، که شما بهتر بتوانید، بر افکار خود بپندارید. سپس معمولاً تخیل ظاهر می شود و خواسته های قلبی را ایجاد می نماید، که در نهایت می توانند، محقق شوند. . تفاوت بین تخیل و خیال این است که: وقتی خیال پردازی می کنید، مردم معمولاً موفق تر هستند و از قبل به خاسته های خود رسیده اند، اما وقتی تخیل دارید، هنوز به مقصد نرسیده اید و این آرزوهای منطق قلبی را بیان می نماید، که می تواند با کمی تلاش به حقیقت روی گرداند.
...
[مشاهده متن کامل]

تکتم کمانی

ایرانیست و از خُل ساخته شده
به من همراه باشید
به واژه شهر از نوشته های بنده ( عارف طاهری ) بروید تا ببینید چرا حرارت از شرارت امده و شده گرما
شراره - = شر اره ( بیار = > آر => آره ) پس شراره شده اتش ( توافق شده شراره شود آإتش چون زبان یک پدیده توافقی می باشد )
...
[مشاهده متن کامل]

پس از آن جا که #شهر را اگر بروید بخوانید متوجه میشوید برای شور و تندی ناشی از آتش دیگر نمیتوانستند از واژه هایی که هر یک به یک نمادی توافق و استفاده شد بهره ببرند واژه حرارت از شرارت زاییده شد و به گرما ( اثر ناشی از تکاپو و جاری و ساری بودن ) اطلاق شد.
از نشانه های دیگر اینکه حرارت نمیتواند جر این باشد اینست که حُر دو واجی میباشد و دو واجی ها ریشه ایرانی دارند
نشانه دیگر اینست که واژه حریر را داریم که به نازکی اشاره دارد - نازکی چیزی که اثر مقابلش گرماست
نشانه دیگر اینست که واژه هِل / هلهله را داریم که از پِل / پِلپِل آمده و در پِلاپِل ( فلافل امروزی ) یعنی تند و گرم و اصلا خود فلفل همان پِلپِل بوده پس فهمیدیم هلهله از پلپله آمده و خود هِل از پِل یا فِل پس هریر میتواند همان هلیل باشد و باز از همینروست که واژه خلیل / خیلی /خیل / خُل میشود زیاد یا همان تند و برای همین هست که به کسی که زیاد میداند میگویند خُل شده ( یعنی از روی زیادی دانستن گیج شده ) ببینید چطوره زبان ساخته شده شگفت زده میشوید
امروزه به خیل گروه میگویند یعنی تعداد زیاد که باز هم گپ و گفت مرا می رساند
خیلی = زیاد
خیل = گروه
خیال = انچه در ما جمع شده ( انباشت فکری )
همچنین واژه خلاء که بسیاری خالی / مخیله / تخیل / اخلال ( مثلا میانه ) / تخیل / و خیالی که بدان پرداخته شد از همین خل ساخته شده اند
خیال پردازی یعنی زیاد پردازی ؛ جالب اینکه در زبان فارسی به فکر کردن - - > اندیشیدن گفته شده و اند ایش تن ( مانند اندیشه ) = ( اند = and نشانه ضریب بستن در زبان لاتین برابر واو = و در
زبان های ایرانی جهت ضریب بستن و شدت دادن ؛ حتی ضریب = and میشود ) خیلی ایش ( برابر ویش / wish / وست / خوست / خواست / بیش که نشانه ازدیاد و بیشتر خواستن را دارد ) => فکر کردن = اندیشیدن یعنی زیاد خواستن ؛ از طرفی واژه پند یا پندار را داریم که پند همان fan است . فن یا هوادار در پنکه نیز وجود دارد . در پنچر شدن و پنجره نیز وجود دارد که همگی به هوا اشاره دارند => پندار یعنی هواداشتن ؛ اینکه میگن هوا برت داشت یعنی فکر و خیال و هوا بسرت زد ؛ از همینرو همچنان در اشعار ایرانی در هوای تو بودن = ارزو و فکر تو را داشتن و همچنین در زبان کردی به ارزو هیوا گفته میشود که همان هوای فارسی است => خلا و شاخات بدست آمده از آن همانند مثال هایی که زده شد به دو چیز اشاره دارد
1 - هوا / فضا
2 - آرزو / خواست / بیشتر / خیلی / فکر کردن /اندیشیدن / پنداشتن و . . .
=> خالی = هوایی یعنی چیزی که درش هوا و باد است نه چیز دیگه ؛ امروزه واژه باد و بروت نشانه خالی بندی میباشد و همه اینها نشان دهند درستی گفتار بنده میباشد.

تخیل: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
اشمارا eŝmārā ( سغدی )
🇮🇷 همتای پارسی: گمانبافی 🇮🇷
چیزی که واقعیت دارد اما فقط افراد خاصی میبینند.
خیالپَردازی، خیالپَردازی کَردَن
تخیل فراترازدانش است
تصور
تفکر با رویا
تصویری ست که آدمی نیز در پیشبرد آن نقش دارد. یعنی انتهایِ آن رویدادِ ذهنی را ما می سازیم. دقیقاً در مقابلِ خیال، که تصویری ست کلاً ناخودآگاه. پس گاهی خوش است و گاهی ناخوش. ازین رو واژه خیال پرداز به شخصی اطلاق می شود که به دنبال خیالی بزیید.
پنداره
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)