واژگان کتیچی
در گویش کتیچی حیک hayk می گویند.
بیایید این ادعا را مرحله به مرحله و علمی بررسی کنیم تا روشن شود که واژه های فارسی که به �ـمه� ختم می شوند، همه ترک خاست نیستند. من از منابع معتبر زبان شناسی تاریخی و ریشه شناسی استفاده می کنم.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. پسوند �ـمه� در فارسی و ترکی
ترکی:
پسوند مصدرساز - ma/ - m� در ترکی برای ساخت مصدر ( فعلی که به �کردن� یا �شدن� نزدیک است ) استفاده می شود.
مثال: yaz - ma = نوشتن، d�ş - me = افتادن.
منبع: Claus Sch�nig, Turkic Languages, 1998.
فارسی:
پسوند - ma در فارسی کاملاً ایرانی است و ادامهٔ پسوند باستانی هندواروپایی - ma / - man است.
نمونه ها:
تخمه ← اوستایی tuxma - = تخم
سرمه ← اوستایی saurma -
کرشمه ← فارسی میانه �ناز، عشوه�
منبع: Gernot Windfuhr, The Iranian Languages, 2009.
✅ نتیجه: پسوند �ـمه� در فارسی و ترکی ریشه های جداگانه دارد. شباهت صرفاً آوایی است، نه ریشه ای.
- - -
۲. بررسی واژه ها
واژه ریشه توضیح
دیشلمه ترکی از dişlemek ( گاز گرفتن ) ، وام واژه است
دلمه ترکی از doldurmak ( پر کردن )
سورمه ایرانی اوستایی saurma - ، کهن و فارسی اصیل
ساچمه ترکی / ایرانی در ترکی sa�ma, اما در فارسی وام واژه شده
گزمه نامشخص غالباً شکل تقلیدی و محلی
قیمه عربی از qīma = گوشت ریزه
قورمه ترکی از qurma
چکمه ایرانی از اوستایی čaka - , فارسی میانه čagma
تیکمه / دگمه ترکی d�ğme از d�ğ - me در ترکی
قابلمه ایرانی ترکیبی از قاب پسوند ـلمه ایرانی
یورتمه ترکی از yurtmak ( دویدن سریع )
تخمه ایرانی اوستایی tuxma - = تخم
کرشمه ایرانی فارسی میانه، معنی ناز و عشوه
تسمه ایرانی از tas = بستن
قمقمه عربی/فارسی عامیانه از qumqum ( عربی )
خامه ایرانی فارسی میانه xʷām پسوند
نغمه عربی از نغم
✅ نتیجه: بسیاری از واژه ها ریشه ایرانی یا عربی دارند، نه ترکی. برخی وام واژه ترکی هستند، اما این موضوع کل پسوند �ـمه� را ترک خاست نمی کند.
- - -
۳. نمونه های خاص
چکمه:
اوستایی: čaka - = پوشش پا
فارسی میانه: čagma
فارسی نوین: چکمه
منابع: Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch; Boyce, A History of Zoroastrianism
تکمه / دگمه:
فارسی: از ریشه هندواروپایی tak - = فشردن، کوبیدن
ترکی: d�ğme = گره - me
ترتیب تاریخی نشان می دهد که فارسی نیازی به وام گیری از ترکی نداشته است.
قابلمه:
ریشه ایرانی دارد، ترکیب قاب ـلمه
منبع: علی نورایی, فرهنگ ریشه واژگان فارسی
- - -
۴. جمع بندی
1. پسوند �ـمه� در فارسی و ترکی کاملاً مستقل هستند.
2. بسیاری از واژه هایی که به �ـمه� ختم می شوند، ریشه ایرانی یا عربی دارند.
3. واژه های ترک خاست در فارسی وام واژه هستند و محدود به موارد خاص می شوند ( دلمه، قورمه، یورتمه ) .
4. ادعای �تمام کلماتی که به مه ختم می شوند ترکی هستند� جعلی و غیرعلمی است.
📌 منابع معتبر برای مطالعه بیشتر:
Claus Sch�nig, Turkic Languages, 1998
Gernot Windfuhr, The Iranian Languages, 2009
Dehkhoda Dictionary
Boyce, Mary. Textual Sources for the Study of Zoroastrianism, 1984
Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch
Mayrhofer, Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen
- - -
مرغُانه
در پارسی میانه: خایَک
به مازنی میشه:
مِرغِنه
تخم واژه ای فارسی است و از �تاوما� و به معنای قوم و عشیره در فارسی میانه گرفته شده
این واژه در اوستا به صورت �تاووخمان � آمده است .
این واژه با �توکا� در زبان سانسکریت و به معنای نژاد هم ریشه می باشد .
... [مشاهده متن کامل]
در پاسخ به جناب مقصود تقی زاده باید بگویم :
1 - واژه تویوغ ترکی از �تاووخمان� فارسی گرفته شده چرا که ترکها به دلیل مهاجرت دایمی نمی توانستند از ماکیان نگهداری کنند همچنین واژه برابر با خروس ندارند .
2 - یومورتا به معنای گرد کردن می باشد و با �جیلوگا� در زبان مغولی هم ریشه است.
تخم ( توخوم:دوغوم ) از فعل دوغوم: زاییدن گرفته شده. اما در فارسی برای تخم هر حیوانی به کار می رود که به نظر نارسا می آید. مثلا تخم مرغ، تخم بلدرچین، تخم دایناسور، تخم اردک. تخم هر حیوانی باشد باید اسم
... [مشاهده متن کامل] حیوان را هم آرود تا طرف متوجه شود. البته تخم در معنای خایه هم در فارسی رایج است و مثلا کسی بگوید تخم دایناسور، ذهن به آن تخم ( آلت مخصوص ) هم می رود. اما در ترکی ما به تخم هر حیوان و هر پرنده ای کلا �یومورتا� میگیم و این کلمه کاملا معنی را می رساند در هر حیوان و پرنده ای که مورد نظر است.
ما میگیم. . یومورتا
در زبان زازاکی
hak
کردی جنوبی: خا xā
عالی ی ولی ویدییو کاملی نداره
در انگل اگز
مرغُانه
لهجه و گویش تهرانی
تخم مرغ
کوردی: هَیلکه، خا
تخم مرغ در زبان کردی یعنی هلکه
درود ُ سپاس
تخم مرغ در ادب پارسی با واژه خایه ( =تخم ) بکار می رفت:
فردوسی: خورش، زردۀ خایه دادش نخست / بدان داشتش یک زمان تندرست
نظامی: بود خایۀ مرغ سخت و گران / نه با پتک و خاییک آهنگران
برونداد مرغ در پهلوی "خاگ" نامیده می شد که این واژه در زبانهای دیگر ایرانی به دیسه های گوناگون بازمانده است:
... [مشاهده متن کامل]
در شیراز و استان فارس و بویراحمد ( خاگ و خای ) ، در کردی ( هیک ) ، بلوچی ( هِیک ) تالشی ( آگله ) ، در گویشهای تاتی ( خا، اَگ، اووا، اویو ) ، در دلیجان[گویش راجی] و کرمانشاه ( خا ) و . . .
این واژه در انگلیسی ( اِگ ) ، در اسکاندیناوی ( اَگ ) در آلمانی وهلندی ( ای ) ودر برخی زبانها مانند ایتالیایی ( اووُ ) ، پرتغالی ( اُوُ ) اسپانیایی ( هووُ ) برگرفته از اوول=تخمک، که درین باره نامهای اووا و اویو در گویشهای تاتی نیز درخور نگرش هستند.
خاگینه خوراکیست ساخته شده از خاگ
در زبان مازندرانی مِرغِنه یعنی تخم مرغ.
A front of eggs
جعبه تخم مرغ یا شانه تخم مرغ
Sunny side up سفیده و زرده جدا پخته بشه
Fried egg = نیمرو
Scrambled egg = تخم مرغ همزده و پخته شده
Boiled egg = تخم مرغ آب پز
در زبان ترکی " یومورتا "
یومورتا به فارسی یعنی چیزی که به صورت گرد یا مچاله شده در آمده باشد مثلا در ترکی به مشت دست یوموروق گفته می شود .
خاگ ماکیان، بیضه عربی. تُخمِ مُرغ سلول نطفهٔ مادهٔ ( تخمک ) مرغ و معمولاً به شکل بیضی است. وزن تخم مرغ به طور متوسط و بدون احتساب پوستهٔ آن ۵۸ گرم است. تخم مرغ منبع خوبی از پروتئین، ویتامین و املاح ضروری برای بدن است؛ به طوری که یک عدد تخم مرغ، ۳ درصد نیاز انرژی یک مرد بالغ و ۴ درصد نیاز انرژی یک زن بالغ را تأمین می کند. ویکی پدیا.
... [مشاهده متن کامل]
برای معنی واژه در لغت نامه دهخدا، رجوع کنید به "تخم مرغ" ، مدخل "مرغ".
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)