تخلیه

/taxliye/

    discharge
    disembarkation
    exhaustion
    pullout
    evacuation
    offloading
    evecuation

فارسی به انگلیسی

تخلیه الکتریکی
discharge

تخلیه روده
defecation

تخلیه روده ها
catharsis

تخلیه شدن
evacuate, land

تخلیه شده
evacuee

تخلیه ملک
eviction

تخلیه کردن
discharge, disembark, dump, evacuate, land, vacate, vent, ventilate, void, to evacuate, to offload

تخلیه کردن بار
unload

تخلیه کردن روده و معده
defecate

مترادف ها

discharge (اسم)
تخلیه، عزل، خلع، ترشح، بده، انفصال

depletion (اسم)
خون گیری، تقلیل، تخلیه، نقصان، تهی سازی، رگ زنی، نهی سازی

evacuation (اسم)
تخلیه، تهی سازی، برون بری

disembarkation (اسم)
تخلیه

پیشنهاد کاربران

درود بر همگی: )
تهی بودن، تهی شدن: خُلُوّ.
تهی کردن: تخلیه.
تهی بودنش از چیزهای بیرونین: خُلُوُّهُ عن الأمور الخارجیّة.
تهی شدن تن از چیزهای بیرونین: خلُوُّ الجسم عن الأمور الخارجیة، خلوُّ الجسم مع طبعه عن الامور الخارجیة.
...
[مشاهده متن کامل]

تهی کردن تن از چیزهای بیرونین: تخلیة الجسم عن الأمور الخارجیة، تخلیة الجسم مع طبعه من الامور الخارجیّة.
اگر تهی از چیزهای بیرونین بشود: لو خُلِّیَ و نفسَه من الامور الخارجیة، لو خُلِّیَ مع طبعه من الامور الخارجیّة.
هنگامی که تهی از چیزهای بیرونین بشود: حین ما خُلِّیَ و نفسَه من الامور الخارجیة، اذا خُلِّیَ مع طبعه من الامور الخارجیّة.
پارسی را پاس بداریم. . .
پارسی توان واژه سازی بالایی دارد. . .

اگر به خود واگذاشته بشود: لو خُلِّیَ و نفسَه، لو خُلِّیَ و طبعَه.
این دانش واژه ( اصطلاح ) زمانی بکارمی رود که می خواهیم تنها به خود چیزی بنگریم بی نگریستن به دست اندرکاران بیرونی.
تخلیه: تهی کردن.
خلوّ: تهی بودن.
پارسی توان واژه سازی بالایی دارد. . .
( زنجیره ی تامین ) Unloading
تخلیه بارهای کامیون و وسیله ی نقلیه
تخلیه:بُرون رفت، بیرون رفت
برابرپارسیِ واژه ( تخلیه کردن ) را می توان بدین شیوه یافت:
1 - از آنجایی که فرآیندِ "تخلیه" ، یک فرآیندِ "بیرون ریزی" یا "بیرون آوری" است، پیشوندِ ( آز /اوز/سِ/زِ/اُس ) که در زبانِ پارسی پیشوندهایی به چمِ "به بیرون" است، پیشنهاد می شود. چنانکه در زبانِ آلمانی نیز واژگانِ ( ausladen ) و ( ausraeumen ) به چمِ ( تخلیه کردن ) با پیشوندِ ( aus ) بکار می روند که با پیشوندهایِ پارسی بالا از یک ریشه می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

نکته 1. 1:پیشوندِ ( آز ) مانندِ ( آزمودن ) ، پیشوندِ ( زِ ) مانندِ ( زدودن ) ، پیشوندِ ( سِ ) مانندِ ( سپُردن ) و . . .
2 - از آنجایی که واژگانِ ( تخلیه، تخلیه کردن ) با واژه ( بار ) هموَسته و مرتبط هستند و همچنین از آنجایی که ما کارواژه ای به نامِ ( انباشتن ) با بُن کنونیِ ( انبار ) داریم، پس می توان بازگشتیانه کارواژه زیر را ساخت:
نکته 2. 1:پیش از آن باید درنگریست که کارواژه ( انباشتن ) از یک بخشِ پیشوندیِ ( ان ) به همراهِ کارواژه ( باشتن ) ساخته شده است که بُن کنونیِ ( باشتن ) ، ( بار ) می باشد.
پیشنهاد واژه:
( آزباشتن یا آزباردن/اُسباشتن یا اُسباردن/سِباشتَن یا سِباردَن/زِباشتن یا زباردن )
پیشنهادِ خودم ( آزباشتن یا آزباردن ) هست بمانندِ ( آزمودن یا آزماییدن ) یا ( زِباردَن )
( باردن ) را می توان ( باریدن ) هم گفت.
تخلیه: آزبارِش یا زِبارِش و همچنین واژگان : آزباشتگی یا زِباشتگی.
تخلیه کردن: آزبار کردن یا زِبار کردن

خالی کردن
برون ریزی، برونریزی، برای هرچیزی بجز انسان: برونریزی ( تخلیه ) بار از پشت کامیون.
بروندهی یا برون فرستی برای انسانها: بروندهی ( تخلیه ) ساکنان ساختمان از خانه هایشان
برون ریزی
خالی شدن
‏تُهینیدن = خالی کردن، تخلیه کردن
تُهینش = تخلیه
تُهینیده = تخلیه شده
تُهینیده شدن = تخلیه شدن
‎#پیشنهاد_شخصی
‎#پارسی دوست
اگزوز
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس