تخلف

/taxallof/

    offending
    violation
    infringement
    breach
    infraction
    malfeasance
    offense
    wrong
    wrongdoing
    misfeasance

فارسی به انگلیسی

تخلف پزشکی
malpractice

تخلف ناپذیر
infrangible

تخلف کردن
break, offend, trespass

تخلف کردن از
to offend against, to infringe

مترادف ها

violation (اسم)
نقض عهد، تعدی، تجاوز، بلاء، نقض، تخلف، تخطی

delinquency (اسم)
کوتاهی، تخلف، تقصیر، قصور

infringement (اسم)
تعدی، تجاوز، تخلف

transgression (اسم)
تجاوز، گناه، خطا، تخلف، سر پیچی، عصیان

trespass (اسم)
تخلف، تخطی

contravention (اسم)
تشدید، نقض، تخلف

infraction (اسم)
شکستن، تخلف

پیشنهاد کاربران

تخلف از قانون: سرپیچی از قانون ، برخلاف قانون و مقررات عمل کردن
تخلف از تعهدات : عدم انجام تعهد یا تاخیر در انجام تعهد ، برخلاف مفادعقود و تعهدات عمل کردن
تخلف ( = تخطی ) : سرپیچی از یک قانون یا اجرا نکردن، ضعیف اجرا کردن، چیز دیگری را به جای آن اجرا کردن یا منحرف کردن آن از روندی که باید باشد و تضعیف آن چه که باید به آن احترام گذاشت؛ از میان بردن اعتماد دیگران به خویش و یا رفتن به جایی که نباید رفت و انجام دادن کاری که نباید کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

( https://www. cnrtl. fr/definition/violation ) .
همتای پارسی این واژه های عربی، اینهاست:
آخر āxer ( سغدی )
اخواس axvās ( سغدی: axvāy )
تجاوز: فراتر رفتن از حیطه ی قانونی ـ فرهنگی، اخلاقی و یا طبیعی خویش و ایجاد ناهمخوانی با یک پدیده با تازش و یا دست اندازی به روند طبیعی آن. ( https://www. cnrtl. fr/definition )
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: زاستر zāstar ( دری ) .
تعدی: اقدام گام به گام یا ناگهانی برای بالا کشیدن دارایی دیگران و یا غصب حقوق کسی.
( https://www. cnrtl. fr/definition/empietement )
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: زغم zoqam ( دری ) .

تقلب
تخلف: [اصطلاح حقوق]عدم انجام تعهد یا تأخیر انجام تعهد.
فرمان گریزی

بپرس