تخصیص دادن


    allocate
    allot
    appropriate
    assign
    designate
    destine
    earmark
    to allocate
    to appropriate

فارسی به انگلیسی

تخصیص دادن بودجه
disburse

تخصیص دادن در فکر خود
design

مترادف ها

give (فعل)
واگذار کردن، بخشیدن، دادن، تخصیص دادن، اتفاق افتادن، گریه کردن، عطاء کردن، ارائه دادن، رساندن، بیان کردن، افکندن، شرح دادن، نسبت دادن به، بمعرض نمایش گذاشتن، تقدیم داشتن

allot (فعل)
سهم دادن، تخصیص دادن

apportion (فعل)
تقسیم کردن، تخصیص دادن، بخش کردن

allocate (فعل)
اختصاص دادن، تخصیص دادن

consecrate (فعل)
تخصیص دادن، تقدیس کردن، ویژه کردن

design (فعل)
تخصیص دادن، قصد کردن، طرح کردن، تدبیر کردن

designate (فعل)
تخصیص دادن، گماشتن، معین کردن، نامزد کردن، برگزیدن

پیشنهاد کاربران

در نظر گرفتن، مد نظر قراردادن، لحاظ کردن
در اختیار نهادن/گذاشتن
منظور کردن

بپرس