تخالف

/taxAlof/

    disagreeing with each other

پیشنهاد کاربران

زُدا وپُشتا:تقابل وتخالف.
برابرواژه ی چند دانش واژه ( اصطلاح ) در فلسفه:
برابری: تقابل. ( از دانشنامه ی علایی یافته ام )
ناساز و ناسازی: منافی و منافات.
انیسان و انیسانی: مخالف و تخالف. ( از لغت فرس اسدی یافته ام )
...
[مشاهده متن کامل]

داره و نبود داره: ملکه و عدم ملکه. ( پیشنهاد خودم است )
پادینه و پادینگی: نقیض و تناقض. ( پادینه: پاد ین ه. پیشنهاد میرجلال الدین کزازی است )
آخشیگ و آخشیگی: ضد و تضاد. ( از دانشنامه ی علایی یافته ام )
بازبسته و بازبستگی: مضاف و تضایف. ( از نوشته های ناصر خسرو یافته ام )
پارسی توان واژه سازی بالایی دارد. . .

ضدیت، خلاف ورزی، خلاف گویی، جبهه گیری، تقابل، تخاصم، رویارویی، تعارض، عناد، ستیز
برخورد و مقایسه ی اندیشه های گوناگون در مورد یک نکته. . .

بپرس