تحکیم

/tahkim/

    strengthening
    fortifying

فارسی به انگلیسی

تحکیم کردن
bolster, stabilize, to strengthen

مترادف ها

consolidation (اسم)
تقویت، اتحاد، ترکیب، تثبیت، تحکیم، قوام

stabilization (اسم)
استواری، تثبیت، تحکیم، ایجاد موازنه

fixation (اسم)
ثابت کردن، تثبیت، تحکیم، تعیین، تعلق خاطر، دلبستگی زیاد، عشق زیاد، خیره شدگی

ruggedization (اسم)
تحکیم، با دوام سازی

پیشنهاد کاربران

استوارسازی
پایوری / پایور نمودن
نهادینه شدن
تقویت
پی افزایی

بپرس