bolster, stabilize, to strengthen
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
تقویت، اتحاد، ترکیب، تثبیت، تحکیم، قوام
استواری، تثبیت، تحکیم، ایجاد موازنه
ثابت کردن، تثبیت، تحکیم، تعیین، تعلق خاطر، دلبستگی زیاد، عشق زیاد، خیره شدگی
تحکیم، با دوام سازی
پیشنهاد کاربران
استوارسازی
پایوری / پایور نمودن
نهادینه شدن
تقویت
پی افزایی