بخشش، سفته، تحفه، اهداء، عطا، عطیه، هدیه، پیشکش، ره اورد، تقدیم، زمان حال، زمان حاضر، سوقات
curio(اسم)
عتیقه، چیز غریب، تحفه
rarity(اسم)
تحفه، کمی، کمیابی، ندرت، نایابی، چیز کمیاب، نادره
trove(اسم)
تحفه، گنجینه، چیز پیدا شده
پیشنهاد کاربران
تُحفه: ١. ارمغان، رەآورد، پیشکش، پیشکشی ۲. کمیاب و گرانبها، کمیاب و باارزش
واژه تحفه معادل ابجد 493 تعداد حروف 4 تلفظ tohfe نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی: تحفَة، جمع: تُحَف] مختصات ( تُ فِ ) [ ع . تحفة ] ( اِ. ) آواشناسی tohfe الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع واژگان عامیانه فرهنگ فارسی عمید
تحفه : هدیه، ارمغان، کمیاب، گران بها . بسیار ارزشمند .
سوغات. . . ارمغان. . . . رهاورد. . . .
تحفه: [کنایه در تداول عامه]به تمسخر شخص بسیار ارزشمند. چیز پیدا شده، به تمسخر آدم نا یاب و عجوبه ( ( آرزو به دوروبر نگاه کردو یواشکی خندید. "دیوانه "کارد و چنگال را جفت کرد و بشقاب را کنار زد . "حالا تو که اینقدر از این تحفه خوشت امده چرا برای خودت استین بالا نمی زنی ؟" ) ) ... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص25 . ) )