قدغن کردن، باز داشتن، بستن، ممنوع ساختن، منع کردن، تحریم کردن، لعن کردن، اجازه ندادن
ممنوع ساختن، منع کردن، تحریم کردن، اجازه ندادن، ممانعت کردن
تحریم کردن
تحریم کردن، رای مخالف دادن
تحریم کردن
تبعید کردن، تحریم کردن، بد دانستن، نهی کردن، بازداشتن از