الک کردن، تحریف کردن
تحریف کردن، کج یا اریب گذاردن، کج نگاه کردن، کج حرکت کردن
سرازیر شدن، کج کردن، کج شدن، سرازیر کردن، شیب پیدا کردن، تحریف کردن، کج رفتن
بر گرداندن، کج کردن، پیچاندن، ناهموار کردن، تحریف کردن، از شکل طبیعی انداختن
اخته کردن، فلج کردن، معیوب کردن، تحریف کردن، ناقص کردن، بی اندام کردن، تحریف شدن
ساختن، تحریف کردن، دست بردن در، باطل ساختن، تزویر کردن