warning (اسم)اگاه کردن، اشاره، هشدار، اخطار، اعلام خطر، اعلام، اژیر، تحذیر، زنگ خطرdeterment (اسم)انصراف، تحذیرpremonition (اسم)اخطار، تحذیر، برحذر داشتن، فکر قبلیprenotion (اسم)اخطار، تحذیر، پیش اندیشه، احساس قبلی نسبت به چیزیprevision (اسم)پیش بینی، تحذیر
تحذیر عاجل= urgent warning=اخطار فوریکلمه ( تحذیر ) مصدر فعل ( یحذر ) است مصدر باب تفعیل است ، و ثلاثی مجرد آن کلمه ( حذر ) است ، که به معنای احتراز از امری ترس آور است .هشدار دادنبیم دادن؛ ترساندن+ عکس و لینک