تحدب

/tahaddob/

    bulge
    convexity
    salience
    [brain] convolution

مترادف ها

bulge (اسم)
شکم، صعود، ورم، تحدب، بالارفتگی، بر امدگی

convexity (اسم)
تحدب، بر امدگی، حدبه، کوژی

پیشنهاد کاربران

" کوژی"
کوژ بودن، برآمده بودن، کوژپشتی
ز کوژی پشت من چون پشت پیران / ز سستی پای من چون پای بیمار ( فرخی )
ز نیکویی که به چشم من آمدی همه وقت / شکنج و کوژی در زلف و جعد آن محتال ( فرخی )

بپرس