پیشنهاد واژه "پِیشُده" به جای "تحت، تحت تاثیر، در تاثیر".
این واژه از دو بخش "پی" و "شده" ساخته شده است. "پی" در اینجا "دنبال بودن، پیامد چیزی بودن، پی چیزی بودن" را نشانش ( =اشاره ) می کند.
پس "پیشده" برابر "چیزی که پی چیز دیگری است، چیزی برای چیز دیگری رخ داده است، چیزی که به دنبال چیز دیگری رخ داده است" می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
گرچه شاید بتوان در برخی گزاره ( =جمله ) ها واژگان "پی، دنباله" را نیز گفت که برابر های بی کم و کاستی "تحت" در اینجا هستند، ولی شاید برداشت نادرست از آن شود.
نمونه:
نادرست:آب و هوای اینجا تحت ( تاثیر ) رشته کوه زاگرس است.
درست تر:آب و هوای اینجا پِیشُده رشته کوه زاگرش است.
بدرود!
سلیم
تحت: سایه، دید
مانند: او تحت نظر ست یعنی او از دید پنهان نیست.
تحت حکم آن باشی یعنی در سایه دستور او باشی.
زیر ، پایین ، مقابل بالا
بر ، به، زیر
مانند: تحت عنوان = به عنوان یا به نام
تحت تعقیب: زیر تعقیب= زیر نظر= زیر دید یا زیر پیگرد
تحت: در - با - در پوششِ - زیرِ - در زیرِ - زیر بارِ - زیر سایه ی - در سایه ی - زیر چترِ - زیر پوششِ - در بندِ ( در چهارچوب/چارچوب )
( بسته به کاربُرد در گفتار و نوشتار )
چند پیشنهاد برای نمونه:
... [مشاهده متن کامل]
تحت شکنجه: زیر شکنجه/زیر بارِ شکنجه
تحتِ اُنوانِ: با اُنوانِ/در پوششِ/زیر پوششِ
تحت این اُنوان:با این اُنوان/ زیر پوششِ نامِ
تحتِ پوشش بیمه: ( در ) زیرِ پوشش بیمه
تحت مراقبت های شدید:در سایه ی/زیر چترِ. . .
تحت محاصره یِ. . . : در بندِ/در چنگالِ/گرفتارِ
تحتِ شرایطی که : ( در ) زیر بارِ شرایطی که/ در چارچوب شرایطی که /در بندِ شرایطی که
تحت شرایط ویژه : دَر شرایط ویژه
تحت فشار: ( در ) زیر فشار/ گرفتارِ فشار / زیر بار فشار / در سایه ی فشار /زیر چترِ فشار
{سایه یا چتر ( هم معنایِ مثبت و هم منفی ) }
تحتِ ستم: زیر چترِ ستم/در سایه ی ستم/
گرفتارِ ستم/ در بندِ ستم
من راضی نبودن چون من میخواستم بدونم هم خانواده ی کلمه ی تحت چی و برام بالا نیومد و فقط مترادف و متضاد میومد به خاطر همین من راضی نیستم
بر اساسِ
تَحت
واژه ای پارسی ست که اَرَبیده گشته است و همریشه با :
تَحت < تَه ( که " ت" به آن اَفزوده شده )
بهتر است که این اینطور نوشته شود : تَهت
زیر در عربی
زیر، تحت، مخالف کلمه فوق
تَحت
واژه ای پارسی ست که اَرَبیده گشته است و همریشه با :
تَحت < تَه ( که " ت" به آن اَفزوده شده )
بهتر است که این اینطور نوشته شود : تَهت
پایین، دون، ذیل، زیر، سفل، فرود، فروسو
گاه می توان ( درپی ) را به کار بست
بادرود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)