تجویز

/tajviz/

    declaring permissible
    approving
    recommending
    advising
    allowance
    approving (of)
    indication

فارسی به انگلیسی

تجویز کردن
prescribe, recommend, to recommend, to advise, to order

مترادف ها

approval (اسم)
ستایش، طرفداری، تصویب، تجویز، رخصت

prescription (اسم)
سابقه، تجویز، نسخه، امریه، نسخه نویسی، صدور فرمان

پیشنهاد کاربران

prescription
تجویز: توصیه ، فرمان ، دستور، پیشنهاد ، شیوه و یا روش براساس دستورالعمل ها ، و یا جملاتی که توصیه و فرمان می دهند که چگونه باید عمل کرد باید و نباید های منطبق با اخلاق
تجویز : یعنی دستورهای اخلاقی الزام ساز مثلا اینگونه سخن گفتن ، پوشش داشتن و غیره
تَجویز: ( پزشکی ) نسخه، دستورِ پزشکی
پروانش
صلاح دید. [ ص َ ] ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) تجویز. مصلحت دیدن. صلاح جستن. صوابدید. رجوع به صلاح و صلاح دانستن و صلاح اندیشیدن شود.
version

بپرس