حضور . مقابل تفرقه و تشتت. مقابل بر رفت : حضورش پریشان شد و کار زشت سفر کرد و برطاق مسجد نوشت. سعدی. می ترسم از خرابی ایمان که میبرد محراب ابروی تو حضور از نماز من. حافظ.
buildup
افزایش
در زبان اوستایی واژه *یم yam به مانای رویهم گذاشتن است که امروزه جم خوانده میشود ( مانند yakar که امروزه جگر خوانده میشود ) و ارب آنرا جمع مینویسد. بنابراین واژگان تجمع، مجتمع، اجتماع و. . . جعلی هستند. ... [مشاهده متن کامل]
در زبان اوستایی واژه *yǝ̄ma به شکل جم در واژه جمشید ( دارای نور دوگانه ) و به مانای دوقلو دوگانه به کار رفته است.
*پیرس: Indo - European etymology: Compiled by Sergei Nikolayev on the basis of A. Walde and J. Pokorny's dictionary