empiric (صفت)تجربی، مبتنی بر تجربه، ازمایشی، غیر علمیexperimental (صفت)تجربی، ازمایشیempirical (صفت)تجربی، مبتنی بر تجربه، ازمایشی، غیر علمیexperiential (صفت)تجربیtentative (صفت)تجربی، ازمایشی، امتحانی
دستاوردی، آزمودنی، آزمودگی، آزمایشیکارکشتگیفرهنگ معین آروین ( وِ ) ( اِ. ) تجربه ، امتحان ، آزمایش . دهخداارویناروین . [ اَرْ ] ( اِ ) آروین . ( سروری ) . تجربه . ( جهانگیری ) ( صحاح الفرس ) ( برهان ) ( سروری ) . امتحان . آزمایش . ( برهان ) ( آنندراج ) ( رشیدی ) . آزمون . پس واژه آروینی را می توان بکار بست!+ عکس و لینک