دیکشنری
مترجم
بپرس
تجدید خاطره
recollection
دنبال کنید
مترادف ها
recollection
(اسم)
بخاطر آوردن، خون سردی، تفکر، خاطر، خاطره، تجدید خاطره
پیشنهاد کاربران
" یادی ازگذشته. یادگذشته ها. بازیاد. نویاد. یاددوباره ":تجدیدخاطره. هم یاد.
خاطرات قدیمی
+ عکس و لینک