تثلیث

/taslis/

    trinity

فارسی به انگلیسی

تثلیث کردن
trisect

مترادف ها

triad (اسم)
سه تایی، ثلاثی، مجموعه سه تایی، مجموع سه چیز، تثلیث

triune (اسم)
تثلیث، اعتقاد به وجود سه شخصیت در خدا

triplication (اسم)
تثلیث، سه نسخه سای، تهیه در سه نسخه

triplicity (اسم)
تثلیث، سه نسخه سای، تهیه در سه نسخه

پیشنهاد کاربران

سه گانه پرستی
پایه و بنیاد آنچه در دین و آیین های ترسایی، نخست بگونه ی خدایان سه گانه ( �خدای پدر�، �خدای پسر� ( ایسا ) و �جان پاک� پدیدار شد و پس از آن در روندی بدرازای چندین سده به بازتاب روان �خدای یگانه� در سه کالبد
...
[مشاهده متن کامل]
جداگانه ی نامبرده در بالا ( همانا �تثلیث� در زبان عربی ) دگردیسید و کالبدی تازه یافت از خدایان سه گانه ی هندی ریشه گرفته و در دین سر همبندی شده ای به نام �مُحَمَّدان� که سپس �اسلام� نام گرفت، نخش آن �جان پاک� نامبرده در بالا به جک و جانوری پندارآمیز به نام �روح القُدُس� کاهش یافت و پیامبر تازی نیز به نخش �برگزیده ی خدا� که ایمان آورندگان باید در نیایش های شبانه روزی خود به وی و خانواده اش درود بفرستند، بسنده نمود.

سه گانگی. سه گانه باوری.
آموزه تثلیث - یعنی آموزه خدا در مقام پدر، پسر، روح القدس و در عین حال دارای هویتی واحد - رکن اساسی ایمان مسیحی است.
طبق باور این حقیر تثلیث مسیحیت فقط یک سوم حقیقت را ترسیم نموده و دوسوم آنرا در نظر نگرفته است. تثلیث حقیقی به صورت زیر می باشد : پدر ؛ پسر ؛
روح مقدس▪ مادر ؛ دختر ؛ روح مقدسه▪ هستی ؛ نیستی ؛ شدن▪
تثلیث مسیحیت فقط جنس مذکر را مجسم نموده و جنس موئنث و خنثی را از لوح حقیقت پاک نموده است.
...
[مشاهده متن کامل]

هگل فیلسوف آلمانی در اثر معروف خود به نام علم منطق، مثلث هستی ؛ نیستی و شدن را که هرسه در زبان آلمانی دارای جنسیت خنثی می باشد بر تثلیث مسیحیت که اجزای تشکیل دهنده آن هرسه دارای جنسیت مذکر می باشند، مقدم دانسته ، بدون اینکه بطور آشکار به کلمه تثلیث اشاره کرده باشد. بینش فلسفی هگل این است که خداوند اول کودک بوده است و از لحاظ جنسی خنثی و جنسیت های مذکر و موئنث را پس از بلوغ جنسی کسب نموده است. به بیانی دیگر : خداوند نه تنها مجموع بیکران هستی و نیستی و شدن است بلکه فرزند آنان. به یاد دارم که دوران کودکی از والدین و بزرگتر ها سوال میکردیم که آیا خداوند پدر و مادر ندارد یا اینکه آیا خداوند یتیم و یسیر است ؟ در پاسخ می گفتند که خداوند خودش، پدر و مادر و فرزند خودش می باشد. این پاسخ برای ما کودکان حیرت زا و شگفت انگیز بود. امروز میتوانم حدس بزنم که پاسخ بزرگتران خیلی شبیه به فلسفه هگل می باشد، در صورتی که آنها نه با نام و نه با منطق هگل کوچکترین آشنائی نداشته اند. مسیحیان از یک طرف انسان را تصویر خداوند میدانند، اما از طرف دیگر فقط به جنبه پدری اورا باور دارند. مگر انسان در قالب مرد و زن و کودک نمی باشد. اگر انسان در حقیقت تصویر خداوند باشد، آنگاه خود او ضرورتا باید دارای سه جنبه مردانه و زنانه و کودکانه باشد. بهر حال طوریکه میدانیم باور باور است و پذیرای هیچگونه استدلال عقلی و منطقی نمی باشد و این حقیر هم به باور ها و اعتقادات دیگران احترام کامل ظاهری و باطنی دارم و قصدم در بیان این عبارات ضعیف نمودن پایه های معارف دینی نیست. اعیان ثابته و صِوَر ترسیم شده عرفانی در ذات خداوند هرسه جنسیت را در بر میگیرد و نه فقط نرینگی. غیر از این هر فرد انسانی در ذات خداوند دارای شش تصویر دیگر هم می باشد که با نظم خاصی در انتظار به ظهور رسیدن نشسته اند و طبیعت فعلی با ترکیب مادی و روحی قادر نیست که شرائط و مقتضیات ظهور این امکانات بالقوه را فراهم و محیا نماید. این طبیعت شش بار دیگر از نو آفریده خواهد شد و آن شش امکان بالقوه هرکدام پس از دیگری به فعلیت در خواهند آمد. وقوع این حقیقت دیر و زود دارو اما سوخت و سوز هم دارد. این طبیعت بر اثر انقباض مجدد کیهان خواهد سوخت و در مرکز جهان به آتش متراکم و داغ و سوزان تبدیل خواهد شد. طوریکه نه تنها یک شتر بلکه همه شتران عالم از درون یک سوراخ سوزن به سهولت عبور خواهند کرد. یک روز عیسی بزرگوار به همراه شاگردانش مهمان یکی از توانمندان بود و پس از صرف غذا، میزبان جهت امتهان مسیح که آیا در طی این میزبانی در حالت رو در بایستی قرار گرفته باشد و چیزی در مورد میزبان بدون در نظر گرفتن حقیقت بیان خواهد داشت یا نه ، پرسید که آیا ثروتمندان هم به درگاه آسمانی راه خواهند یافت ؟ در پاسخ چنین عبارتی به سمعش رسید : اگر روزی شاهد بودید که یک شتر توانست از سوراخ یک سوزن عبور کند، آنگاه یک فرد ثروت مند هم می تواند به آسمان راه یابد.
این تمثیل در عصر آن بزرگوار برای شنودگان این حقیقت را تداعی میکرد که عبور یک شتر از سوراخ یک درزی ( سوزن ) مطلقا محال خواهد بود و لذا تکلیف توانمندان و صاحبان ثروت و جاه و جلال و مقام روشن.
اما امروز علم در بخش کیهان شناسی به ما می آموزد که نه تنها شتران و سوزن ها بلکه همه چیز و همه کس در گذشته ای نه چندان دور ( حدود ۱۴ میلیارد سال شمسی یا قمری ناقابل در مقایسه با بیکرانی ) جملگی در یک آشیانه بسیار ریز ( به مراتب کوچکتر از هسته اتم هیدروژن ) و بسیار داغ سکنی داشتیم . لذا نه تنها فقیران و ناتوانان و ضعیفان بلکه همه گی در درگاه بوده، هستیم و خواهیم بود و در حکمت حق تعالی هیچگونه تبعیضی وجود نداشته و نخواهد داشت. مطمعنا در عالم بعدی همه شتران دوباره به ظهور خواهند رسید و همه سوزن و درزی ها هم توسط انسان ساخته خواهند شد و آنهم با کیفیت مرغوب تری. و مسیح بزرگوار هم رسالت خودرا دوباره از نو آغاز خواهد نمود. البته میزبان، و مهمانان همگی از جنبه دوم وجود خود پا به عرصه وجود خواهند گذاشت. تثلیث مسیحیت هم شکل ظاهری خود را تغییر خواهد داد وبه صورت زیر در خواهد آمد :
مادر ؛ دختر ؛ روح مقدسه
باری تعالی از اینکه این حقیر یک سَرَک کوتاه به پشت پرده اسرار انداخت و بعضی از راز های تاکنون نهفته در ذات مقدس را فاش نمود، بر خطا و گناه وی قلم عفو بکش که در روز موعود دست و پایش مثل بید با رویئت جمال نازنین ات به لرزه نیفتد.

سه قسم نمودن چیزی
تلفظ یک حرف با سه حرکت

بپرس