تبلیغ= گرایانه
تبلیغات= گرایانه ها
تَبلیغ: ١. آگهی، آگهیِ / پیامِ بازرگانی، آگهگستری ٢. پیامرسانی، خبررسانی؛ پیامرسانیِ دینی ٣. گسترش، رسانش، فرارسانی، فراگستری؛ شناساندن، شناسانش ۴. رواجدهی؛ بازارگرمی
واژه تبلیغ
معادل ابجد 1442
تعداد حروف 5
تلفظ tabliq
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ ) [ ع . ] ( مص م . )
آواشناسی tabliq
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
سپاس از دوستانی که "فرا رسانی" را پیشنهاد کردند.
آگَه گُستَری، آگَه رسانی
کردی: ریکلام
اگهی
فرارسانی= تبلیغ
به طور دقیق میشه آگهی بازرگانی
به تور دقیق میشه آگهی بازرگانی
بازارگرمی
نمونه:
�کاخ سپید� از سویی، در چارچوب بازارگرمی نمایش گزینش میان �سگ زرد� و �شغال� و همچشمی های انتخاباتی آینده میان دو حزب ساخته و پرداخته ی امپریالیست های �یانکی� می گنجد که یکی از آن ها ( �حزب دمکرات� ) افزونه ای بر آن حزب دیگر ( �جمهوریخواه� ) بیش نیست و از سوی دیگر، بازارگرمی به سود مزدوران و سرسپردگان شان در . . . نیروهای با گرایش های نولیبرال و لیبرال دمکرات پیرامون آن را پی می گیرد.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/03/blog - post_78. html
شناساندن ، آگهی ، آگاهی دادن
ترویج، بازارگرمی
آگه ساز
نگوییم فارسی این واژه ، بگوییم ایرانی دری این واژه " ویداک " است
ما زبان فارسی نداریم ، زبان ایرانی داریم
زبان ایرانی صدها گویش و زبان دارد که پر بار ترین زبان جهان است
ایرانی کردی
ایرانی گیلگی
ایرانی دری
ایرانی لری
و. . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)