تبعیت

/taba~iyat/

    following
    imitating
    adherence
    dependence
    keeping

فارسی به انگلیسی

تبعیت کردن
comply

مترادف ها

amenability (اسم)
جوابگویی، سازگاری، تبعیت، احساس مسئولیت، تمکین

adherence (اسم)
چسبیدن، تبعیت، چسبندگی، طرفداری، پیوستگی، الصاق، هواخواهی، دوسیدگی

subordination (اسم)
تبعیت، مادونی، اطاعت، فرمان برداری، مرئوسی

allegiance (اسم)
تبعیت، وفاداری، بیعت، تابعیت، سرسپردگی

citizenship (اسم)
تبعیت، شهروندان، ساکنین

dependence (اسم)
تبعیت، وابستگی، بستگی، توکل، عدم استقلال

dependency (اسم)
تبعیت، وابستگی، تعلق، بستگی، موکول، کشور غیر مستقل

vassalage (اسم)
تبعیت، وابستگی، بیعت، تیول، رعیتی، بندگی

citizenry (اسم)
تبعیت، شهروندان، مردم، ساکنین

پیشنهاد کاربران

تبعیت: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
دنباله روی، پیروی ( دری )
هاگت hāget ( اوستایی )
فاشکر fāŝkar ( سغدی )
تفاوت اطاعت و عبادت و تبعیت:
اطاعت به معنای خضوع قلبی در مقابل امر مولا است. عبادت یک مرحله پایین تر از اطاعت است یعنی بسیاری از انسانها اهل عبادتند ولی هنوز اهل اطاعت نشده اند. تبعیت ثمره محبت و اطاعت ثمره عقل است. بنابراین انسان وقتی به کسی علاقه مند شد، آرام آرام تابع او می شود. اما نکته جالب این است که محبت در اطاعت هم دخالت دارد اما تفکر و تعقل است که انسان را به مرحله اطاعت می رساند نه لزوما محبت. بنابراین اطاعت حتی از تبعیت هم می تواند بالاتر و ارزشمندتر باشد. یعنی صرف محبت باعث اطاعت نشده است، بنابراین اگر محبت از بین برود، همچنان فرد در اطاعت باقی می ماند و دوباره محبت را بدست می آورد. در قرآن صحبت از تبعیت از شهوات شده است، یعنی در واقع حب شهوات وقتی در دل آمد فرد از آن ها تبعیت می کند و به همین صورت وقتی حب به خدا در دل آمد فرد تبعیت می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

تقلید

بپرس