تبرئه

/tabra~e/

    acquittal
    absolution
    exculpation
    exoneration

فارسی به انگلیسی

تبرئه شدن
clear

تبرئه کردن
acquit, absolve, exculpate, exonerate

مترادف ها

absolution (اسم)
امرزش گناه، بخشایش، بخشودگی، تبرئه، برائت، عفو، انصراف از مجازات، منع تعقیب کیفری

exoneration (اسم)
تبرئه، روسفیدی

compurgation (اسم)
تبرئه، برائت

exculpation (اسم)
تبرئه، برائت

quietus (اسم)
تبرئه، برائت، مفاصا، رهایی، پاکی

quittance (اسم)
تبرئه، برائت، جبران کردن، پاداش، پاکی، رسید مفاصا، بازپرداختن

پیشنهاد کاربران

گمانه زدایی
بی گناهی
absolution
Acquittal
بیگناه شناخته شد
فلانی تبرئه شد
بیگناه دانسته شد
بیگناه شناخته شد

این واژه عربی است و پارسی آن آنریا ãnryã می باشد که از سنسکریت: آنْرْنیَ ساخته شده است

بپرس