تبخیر

/tabxir/

    evaporating
    evaporation

فارسی به انگلیسی

تبخیر شدن
evaporate, vaporize, to evaporate

تبخیر کردن
evaporate

مترادف ها

evaporation (اسم)
تبخیر

vaporization (اسم)
تبخیر، بخار سازی، تبدیل به بخار

پیشنهاد کاربران

نُژمیدن/نژماندن.
دَمِش
با درود به پارسی دوستان گراسنگ
به واژگان زیر در دهخدا بنگرید:
خوزم: [ زَ ] ( اِ ) بخار باشد عموماً. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) .
نزم یانژم : خصوصاً و آن بخاری باشد تاریک و ملاصق زمین . ( برهان قاطع ) . ضباب . ( ناظم الاطباء ) .
...
[مشاهده متن کامل]

دم: نفش
از سویی واژه دمش که به چم تازی: نفس کشیدن است
پس میتوان واژگان خوزمش و نزمش و نژمش را پیشنهاد کرد
ولی از دیدگاه ما نزمش از دو واژه دیگر بهتر است
مانند بارش ، نزمش و فراتراوش ( بارندگی و تبخیر و تعرق )
بادرود

تبخیر یعنی تبدیل به گاز شود
به هوا شدن
جوشش

بپرس