تبخال

/tabxAl/

    fever blister
    fever sore
    canker
    cold sore
    herpes
    herpes labialis

فارسی به انگلیسی

تبخال دار
cankerous

تبخال ساده
herpes simplex

مترادف ها

herpes simplex (اسم)
تب خال، بیماری تب خال

پیشنهاد کاربران

( آتش پارسی ) آتش پارسی. [ ت َ ش ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تبخال و تبخاله :
دید مرا گرفته لب آتش پارسی ز تب
نطق من آب تازیان برده بنکته دری.
خاقانی.
|| نام مرضی که آن را نار پارسی گویند و این مرض همان جمره است یا مرض دیگر نزدیک بدان ، و آن بثره چند است بسیار سوزان و با درد شدید و در اوایل چرکی و زردابی با او همراه و جوشش وشور و پخته شدن آن بدیگر بثور شبیه نیست و لون آن بزردی مایل است و خداوند این مرض غالباً با حرارت و تب میباشد و علاج آن بدفع صفرا و ضمادهای خنک و غذاهای مرطوب باید کردن و این غیر از آتشک است که بنار فرنگ و آتشک فرنگ معروف است. ( نقل به اختصار از فرهنگ سروری ) . جمره. نار فارسیه :
...
[مشاهده متن کامل]

نترسم ز خصمان اگر برطپند
کزین آتش پارسی در تبند.
سعدی.
از آتش پارسی روان سوزتر است
این عشق که از خاک خراسان آورد.
؟ ( از سروری ) .

بپرس