دیکشنری
مترجم
بپرس
تبانی کردن
brew
collude
connive
conspire
scheme
to collude
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
تبانی کردن در مسابقه
fix
مترادف ها
collude
(فعل)
سازش کردن، توطئه چیدن، ساخت وپاخت کردن، تبانی کردن، سر یکی کردن
پیشنهاد کاربران
گاوبندی . . . . . . .
گاوبندی کردن، با کسی روی هم ریختن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها