دیکشنری
مترجم
بپرس
تب و تاب
dramatics
ecstasy
edge
fire
flush
glow
vigor
vigour
ardor
glow
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
تب و تاب داشتن
sizzle
تب و تاب عشق
fervor
مترادف ها
ardor
(اسم)
شوق، تب و تاب، غیرت، حرارت، گرمی، خونگرمی
flame
(اسم)
تب و تاب، تابش، الو، شعله، شورعشق
پیشنهاد کاربران
بچه ها تب و تاب معنی داره
استرس
شوق و اشتیاق
شور و هیجان
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها