تاکسی

/tAksi/

    cab
    taxi
    taxicab
    hack
    taxi - cab
    taxi

فارسی به انگلیسی

تاکسی سه چرخه
pedicab

تاکسی گرفتن
cab, taxi

تاکسی متر
taximeter

تاکسی کردن
taxi

مترادف ها

cab (اسم)
تاکسی، جای راننده کامیون، جای لوکوموتیوران

taxi (اسم)
تاکسی، خودروی

taxicab (اسم)
تاکسی

پیشنهاد کاربران

تاکسی یک فیلم فرانسوی ساخته شده با بازی سامی ناصری، با فیلم نامه ای از لوک بسون و کارگردانی ژرار پیره است. این فیلم اولین فیلم از سری پنج گانه تاکسی ۲، تاکسی ۳، تاکسی ۴ و تاکسی ۵ است. در این فیلم بازیگرانی همچون سامی ناصری، فردریک دیفنتال، ماریون کوتیار، برنارد فارسی، اما سوجبرگ، ادوار مونتوت ایفای نقش کرده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

داستان دربارهٔ یک گروه تبهکار آلمانی است که با ماشین مرسدس بنز به سرقت از بانک ها می پردازند و فردی به نام دانیل که یک سوپر ماشین پژو۴۰۶ دارد و با پلیس همکاری می کند.
دانیل که یک مأمور پیک پیتزا است، بعد از ثبت یک رکورد جدید در تحویل پیتزا، موفق می شود که گواهینامه تاکسی رانی گرفته و شغل رؤیایی خود را بدست بیاورد. اما تاکسی او که بسیار تقویت شده است، بعلت سرعت غیرمجاز توقیف می شود و در همین حین، او به یک مأمور پلیس که نمی تواند رانندگی کند کمک می کند تا یک باند خلاف کار آلمانی را تعقیب و دستگیر کنند…

تاکسی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/تاکسی_(فیلم_۱۹۹۸)
کرایه تازی یا عربی نیست!! کرایه هم در زبان های ایرانی کهن و هم در سانسکریت ریشه دارد!
تاکسی ( وام واژه از زبان فرانسوی، به فرانسوی: taxi‎ ) .
تاکسی ریشه ترکی داره
داشکاچی >>>تاکسی
تاکسی واژه ایست برای خودرویی که مسافری را از مکانی به مکان دیگری می برد
واژه ترابری پیشتر ایجاد و چه بجاست و در گزینش واژه بجای "تاکسی" می توان از واژه ترابری یاری جست.
چه نیکوست تا تکه ای از ترابری را با ویژگی تاکسی که گرفتن بهای آن از مسافر هست ترکیب کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

نمونه : بهابری = بها بری
و یا ، ، ، ترابها = ترا بها
گرچه واژه "بهابری" دلچسب تر و ران تر است.
این واژه نیاز به واکاوی بیشتری بین استادان دارد و چه نیک می شود تا با شتاب به این واژه بنگرند

تاخشی= تاکسی= فَرابَر، بهابَر، نرخی، کِرایه بر، بها گیر، بَره، گذار، گدار،
تَرابَر، تَرابها، تراگُذار، ترافی، رَنگو، فامو، کِرایو، بهابَر، پیمایه، پیماد، تخشی،
کم رُ، کرایه رو
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
...
[مشاهده متن کامل]

اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده :
#مسعودلشکر نجم آبادی - امیرمسعودمسعودی
#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
#Taksoo
#نازنین - علیپور
#مهدی - اباسلط
#فرشید - سرباز - وتن - رشید
#نهال - بهداد - فر
#محمد - رویایی
#ضیا - همایون
#نادر - رهسپار
#اردشیر - سمسار
#اوج - اندیشان - آزاد
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر

فَرابَر
( از: فرهنگ بیست هزار، ضیاءالدین هاجری )
پارسی سَره را پاس بداریم.
نرخی، بهابر
کرایه تازی است.
یک: ( فرودگاه ) جابه جایی هواپیما روی نوار ( : باند ) فرودگاه؛
دو: ( شهر ) خودروهای جابه جایی مسافر
خودرو کرایه ای یا برای کوتاه تر شدن کرایه ای
تاکسی
شایسته تر برای زبان پارسی امروز : کِرایه بَر
تاکسی
تَرافی ( فی پارسی است و با fee انگلیس و فایده اَرَبی همریشه است )
تَرابَر، تَرابها، تَراگُذار، گُذاره ( بهتر است گُداره نوشته شود ) ، بَره ( از بُردن ) ، بهاگیر،
نِرخی، تَخشی، تاخشی، کِرایو، بهابَر، پیمایه، پیماد،
زَردو ( رنگ کنون تاکسی ها ) ، رَنگو، فامو
کم رُ -
سَیّارَهُ الاُجرَه
کرایه رو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس