تاویل

/ta~vil/

    paraphrase
    interpretation

مترادف ها

gloss (اسم)
شرح، تصریح، نرمی، تفسیر، حاشیه، جلا، تفصیل، صافی، توضیح، سفرنگ، تاویل، براقی، جلوه ظاهر

paraphrase (اسم)
تفسیر، نقل قول، توضیح، تاویل، ترجمه ازاد، نقل بیان

پیشنهاد کاربران

در اصل به معنی دگرگونی و برگرداندن است
سلیم
تأویل: واژه ای اربی ست و برابری اش در فارسی درون نمایی ست، آشکار کردن مغز سخن
تلفظ: ( تَ )
[ عربی ]

۱ - ( مص م. ) بازگردانیدن.
۲ - تفسیر کردن
بیان کردن.
۳ - ( اِمص. ) شرح و بیان کلمه یا کلام به طوری که غیر از ظاهر آن باشد
تعبیر. ج. تأویلات.
در اغلب موارد می توان از واژه ی برانگاشت به عنوان هم چم و مترادف تأویل استفاده کرد.
بازگرداندن یک چیز به اصل خود را تاویل می گویند. مثلا کسی که در خواب یک سری نمادها را مشاهده می کند، نیاز هست که این نمادها به معنای اصلی خود بازگردانده شود تا آن خواب تاویل شود. مثلا تاویل ستاره ها در خواب یوسف، همان برادرانش بودند.
سلیم
تأویل: از واژه اول یعنی نخستین می آید و می توان به آشکار نمودن گزارش پنهان که مغز سخن ست هم اشاره کرد.
تأویل: پی بردن به مغز سحن
تاویل از ماده اول ( بر وزن قول ) به معنی ارجاع و بازگشت دادن چیزی است ، بنا بر این هر کار و سخنی را که به هدف اصلی برسانیم تاویل نامیده می شود ، همچنین پرده برداشتن از روی اسرار چیزی ، نیز یکنوع تاویل است .
فراتر از تصور
روشن سازی، روشنگری
بازگرداندن چیزی به صورت اولیه و اصلش
خلاف ظاهر معنی کردن_ ( توجیه کردن_معادل سازی کردن )
گزاره. [ گ ُ رَ / رِ ] تفسیر و شرح عبارت. ( برهان ) ( آنندراج ) :
سخن حجت گزارد نغز و زیبا
که لفظ اوست منطق را گزاره.
ناصرخسرو.
رؤیاست مثلهای قران جز بگزاره
آسان نشود بر تو نه امثال و نه احوال.
ناصرخسرو.
بنام خدا
با سلام، تاویل یعنی چیزی را به رای خود تفسیر کردن. تفسیر به رای.
باتشکر
شرح دادن. معنی دیگری به کلمه دادن. تغییردادن. تفسیرگوناگون. تعبیر. بیانها
«تأویل» در زبان عربی به معنای بازگشتن به اول است. در خصوص متون دینی، معنای «تأویل» یعنی پی بردن به آنچه خدا مقصود داشته است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس