تفسیر، نقل قول، توضیح، تاویل، ترجمه ازاد، نقل بیان
پیشنهاد کاربران
تأویل آیات قرآن یعنی معنای حقیقی و تحقق عینی آیات و مرتبه ای است در فهم متون و پدیدارهای قدسی و به طور خاص قرآن. در قرآن کلمه تأویل در موضوعات مختلفی پیرامون همین معنا به کار رفته است. از نظر لغوی به معنای بازگشتن است یعنی آن چیزی که معنای آیه به آن بازمی گردد یعنی بازگشتن به معنای حقیقی. در بعضی از دیدگاه ها تأویل همان تفسیر آیات است و در سایر دیدگاه ها تفاوت هایی بین این دو ذکر می شود. کلمه تأویل با کلمه اول هم ریشه است. ... [مشاهده متن کامل]
کاربردهای تأویل در قرآن: • آیه ۵۳ سوره اعراف: «روزی که تأویل آیات قرآن فرارسد کسانی که روز قیامت را فراموش کرده بودند خواهند گفت یقیناً فرستادگان پروردگارمان حق را آوردند». • آیه ۳۹ سوره یونس: «آنان آنچه که احاطه به علم آن ندارند را تکذیب می کنند و تأویل آن را نمی دانند». • تأویل رؤیا و به حقیقت پیوستن آن به اذن خدا ذکر شده است. • در سوره کهف خضر دست به کارهایی می زند که برای موسی سؤال برانگیز است و بعد از اینکه خضر علت کارهای خود را برای موسی بیان می کند به او می گوید که آن تأویل کارهایی بود که وی بر آن صبر نداشته است. • آیه ۷ سوره آل عمران: «لا یَعلم تأویله الّا الله و راسخون فی عِلم یَقولون آمنا به کُل مِن عند ربّنا» یعنی «تأویل را به جز خدا کسی نمی داند و راسخون در علم می گویند به آن ایمان آوردیم کل آن از طرف خداست». در تفسیر این آیه بسته به اینکه پس از الّا الله جمله را پایان یافته فرض کنیم یا نه، عده ای از مفسرین گفتند که تأویل قرآن را فقط خدا می داند و عده ای گفتند که راسخون در علم نیز تأویل قرآن را می دانند.
نمونه از خاقانی شروانی همه تلقینش آیاتی که خاموشی است تاویلش همه تعلیمش اشکالی که نادانی است برهانش
هزوارش
در اصل به معنی دگرگونی و برگرداندن است
سلیم تأویل: واژه ای اربی ست و برابری اش در فارسی درون نمایی ست، آشکار کردن مغز سخن
تلفظ: ( تَ ) [ عربی ]
۱ - ( مص م. ) بازگردانیدن.
۲ - تفسیر کردن بیان کردن.
۳ - ( اِمص. ) شرح و بیان کلمه یا کلام به طوری که غیر از ظاهر آن باشد تعبیر. ج. تأویلات.
در اغلب موارد می توان از واژه ی برانگاشت به عنوان هم چم و مترادف تأویل استفاده کرد.
بازگرداندن یک چیز به اصل خود را تاویل می گویند. مثلا کسی که در خواب یک سری نمادها را مشاهده می کند، نیاز هست که این نمادها به معنای اصلی خود بازگردانده شود تا آن خواب تاویل شود. مثلا تاویل ستاره ها در خواب یوسف، همان برادرانش بودند.
سلیم تأویل: از واژه اول یعنی نخستین می آید و می توان به آشکار نمودن گزارش پنهان که مغز سخن ست هم اشاره کرد.
تأویل: پی بردن به مغز سحن
تاویل از ماده اول ( بر وزن قول ) به معنی ارجاع و بازگشت دادن چیزی است ، بنا بر این هر کار و سخنی را که به هدف اصلی برسانیم تاویل نامیده می شود ، همچنین پرده برداشتن از روی اسرار چیزی ، نیز یکنوع تاویل است .
فراتر از تصور
روشن سازی، روشنگری
بازگرداندن چیزی به صورت اولیه و اصلش
خلاف ظاهر معنی کردن_ ( توجیه کردن_معادل سازی کردن )
گزاره. [ گ ُ رَ / رِ ] تفسیر و شرح عبارت. ( برهان ) ( آنندراج ) : سخن حجت گزارد نغز و زیبا که لفظ اوست منطق را گزاره. ناصرخسرو. رؤیاست مثلهای قران جز بگزاره آسان نشود بر تو نه امثال و نه احوال. ناصرخسرو.
بنام خدا با سلام، تاویل یعنی چیزی را به رای خود تفسیر کردن. تفسیر به رای. باتشکر
شرح دادن. معنی دیگری به کلمه دادن. تغییردادن. تفسیرگوناگون. تعبیر. بیانها
«تأویل» در زبان عربی به معنای بازگشتن به اول است. در خصوص متون دینی، معنای «تأویل» یعنی پی بردن به آنچه خدا مقصود داشته است