از دیدگاه فردی من، واژه قرآنی تاویل ( تائویل ) به معنای تفسیر و تعبیر نبوده بلکه به شکل تا اوایل ( اوایل جمع اول یعنی اول ها ) به معنای تا رسیدن یا بازگشتن به سرچشمه، منبع، ریشه، منشاء و یا اصل همه چیز ها ( کلیه موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی و کلیه پدیده ها منجمله امور خیر و شر و بطور کلی خود این دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست ) یعنی شناخت چگونگی آفرینش اولیه یا سرمدی، مبدئی و معادی، ازلی و ابدی همین دنیا، محتوا و محیط همین کیهان یا جهان یکبار برای جاودانگی . آیه قرآنی لا یعلم تائویله الا الله، به این معنا بوده و می باشد که هیچ فرد انسانی ( منجمله موسا و ایسا و خود پیامبر اسلام ) نمیتواند به مبدء علم و آگاهی داشته باشد غیر از الله یا خدا. لذا پیامبر اسلام با بیان این آیه بطور غیر مستقیم و پنهانی دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوا را منتفی اعلام نموده. به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف یَهوَه و الله و به امر و خواست اوشان ( آنان ) در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ابلاغ نگردیده بلکه دو افسانه خیالی اوهامی بیش نمی باشند. تفسیر هرمنوتیکی یعنی معنا نمودن یک کلمه در پیوند با معانی کلمات دیگر آن جمله، معنای یک جمله در ارتباط و پیوند با معانی کلیه جملات آن متن و شناخت تقریبی شرائط تاریخی که آن متن در آن سروده شده. تا شاید از این طریق بتوان به ایده مرکزی در سر و دل مولف آن متن پی برد و قصد و نیت و هدف و انگیزه باطنی و پنهانی ویرا کشف کرد و آنگاه به این نتیجه رسید که آن متن ریشه آسمانی دارد یا زمینی. به عنوان مثال بر اساس بینش و باور فردی من، آیه قرآنی به شکل: ما انس و جنس را نیافریدیم الا یعنی بلکه بهر طاعت و بندگی، از آسمان نازل نگردیده بلکه ریشه در معنای نام پدر پیامبر اسلام داشته یعنی عبدالله.
... [مشاهده متن کامل]
معادل تقریبی واژه تا اوایل به زبان انگلیسی و آلمانی :
return to the origin
zur�ck zur Ursprung
هزوارش
در اصل به معنی دگرگونی و برگرداندن است
سلیم
تأویل: واژه ای اربی ست و برابری اش در فارسی درون نمایی ست، آشکار کردن مغز سخن
تلفظ: ( تَ )
[ عربی ]
۱ - ( مص م. ) بازگردانیدن.
۲ - تفسیر کردن
بیان کردن.
۳ - ( اِمص. ) شرح و بیان کلمه یا کلام به طوری که غیر از ظاهر آن باشد
تعبیر. ج. تأویلات.
در اغلب موارد می توان از واژه ی برانگاشت به عنوان هم چم و مترادف تأویل استفاده کرد.
بازگرداندن یک چیز به اصل خود را تاویل می گویند. مثلا کسی که در خواب یک سری نمادها را مشاهده می کند، نیاز هست که این نمادها به معنای اصلی خود بازگردانده شود تا آن خواب تاویل شود. مثلا تاویل ستاره ها در خواب یوسف، همان برادرانش بودند.
سلیم
تأویل: از واژه اول یعنی نخستین می آید و می توان به آشکار نمودن گزارش پنهان که مغز سخن ست هم اشاره کرد.
تأویل: پی بردن به مغز سحن
تاویل از ماده اول ( بر وزن قول ) به معنی ارجاع و بازگشت دادن چیزی است ، بنا بر این هر کار و سخنی را که به هدف اصلی برسانیم تاویل نامیده می شود ، همچنین پرده برداشتن از روی اسرار چیزی ، نیز یکنوع تاویل است .
فراتر از تصور
روشن سازی، روشنگری
بازگرداندن چیزی به صورت اولیه و اصلش
خلاف ظاهر معنی کردن_ ( توجیه کردن_معادل سازی کردن )
گزاره. [ گ ُ رَ / رِ ] تفسیر و شرح عبارت. ( برهان ) ( آنندراج ) :
سخن حجت گزارد نغز و زیبا
که لفظ اوست منطق را گزاره.
ناصرخسرو.
رؤیاست مثلهای قران جز بگزاره
آسان نشود بر تو نه امثال و نه احوال.
ناصرخسرو.
بنام خدا
با سلام، تاویل یعنی چیزی را به رای خود تفسیر کردن. تفسیر به رای.
باتشکر
شرح دادن. معنی دیگری به کلمه دادن. تغییردادن. تفسیرگوناگون. تعبیر. بیانها
«تأویل» در زبان عربی به معنای بازگشتن به اول است. در خصوص متون دینی، معنای «تأویل» یعنی پی بردن به آنچه خدا مقصود داشته است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)