تاوان

/tAvAn/

    indemnity
    damages
    penalty
    compensation
    fine
    forfeit
    forfeiture
    indemnification
    infliction
    mulct
    recompense
    redress
    damage
    restitution

فارسی به انگلیسی

تاوان پرداختن
recompense

تاوان پس دادن
redeem

تاوان دادن
compensate, indemnify, forfeiture, recompense, satisfy

تاوان دار
surety

تاوان دهی
indemnification

تاوان دیرکرد کشتی باری و راهاهن
demurrage

تاوان گرفتن
fine, penalize, mulct

تاوان گرفتن از
dock

مترادف ها

indemnity (اسم)
بخشودگی، تاوان، صدمه، جبران زیان

fine (اسم)
غرامت، تاوان، جریمه

requital (اسم)
عقبی، تاوان، ثواب، سزا

compensation (اسم)
جبران، تلافی، غرامت، جبران کردن، عوض، پاداش، تاوان، مزد

reparation (اسم)
اصلاح، غرامت، عوض، تاوان، تعمیر، جبران غرامت، غرامت جنگی

mulct (اسم)
غرامت، لکه، تاوان، جریمه

penalty (اسم)
تاوان، جریمه، مجازات، کیفر، جزا

پیشنهاد کاربران

تاوان کلمه ای تورکی است که به معنی سقف جریمه می باشد لغتنامه شاهمرسی
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

تاوانتاوانتاوانتاوانتاوان
تاوان یا کفاره ( به انگلیسی: Atonement ) فیلمی رمانتیک درام ساخته جو رایت و محصول سال ۲۰۰۷ بریتانیا و فرانسه است. فیلم نامه این فیلم توسط کریستوفر همپتون بر اساس رمانی به همین نام اثر ایان مک یوون به رشته تحریر درآمده است. تاوان از تحسین شده ترین فیلم های سال ۲۰۰۷ می باشد که نامزد و برنده جوایز زیادی مثل جایزه گلدن گلوب و جایزه بفتا شد. تاوان نامزد هفت جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلم نامه اقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکل زن برای سورشا رونان بود، اما در نهایت موفق شد تنها جایزه اسکار بهترین موسیقی را بدست آورد.
...
[مشاهده متن کامل]

این فیلم را جو رایت که تجربه و تخصص زیادی در ساخت عاشقانه های تاریخی دارد برای شرکت «ورکینگ تایتل فیلمز» و در تابستان ۲۰۰۶ در بریتانیا و فرانسه ساخته است. بازیگرانی همچون جیمز مک آووی، کیرا نایتلی، سیرشا رونان، ونسا ردگریو، رامالا گری و بندیکت کامبربچ در این فیلم ایفای نقش کرده اند.
در سال ۱۹۳۵ دختری سیزده ساله به نام براینی تالیس و خانواده اش در آسایش و بی غمی در خانه بسیار بزرگی زندگی می کنند. بوریونی می خواهد نویسنده شود. در دنیای دخترانه براینی پسر خدمت کار خانه، روبی، قهرمان منجی اوست. روزی به هنگام گردش در باغ خواهرش سیسیلیا را در آغوش روبی پسر یکی از خدمتکاران می بیند و از روی ساده دلی او را به گناه ناکرده متهم می کند. روبی به زندان می افتد. در زندان با آغاز جنگ جهانی دوم به روبی حق انتخاب گذراندن باقی دوران محکومیت یا پیوستن به جبهه جنگ با آلمان را می دهند. روبی راه دوم را برمی گزیند و راهی جبهه می شود. هم زمان سیسیلیا از خانواده خود جدا شده و به دنبال روبی یه لندن می آید و زندگی تنهایی را شروع می کند. روبی و سیسیلیا همدیگر را هنگامی می یابند که رابی عازم جبهه فرانسه است.
روبی پس از پشت سر گذاشتن سختی های فراوان در نبرد دانکرک و تحمل جراحات سر انجام در دانکرک، در شمال شرقی فرانسه و در انتظار کشتی نجات انگلیسی جان می دهد. سیسیلیا هم در طی بمباران لندن توسط نیروی هوایی آلمان بر اثر اصابت بمب به منبع آب نزدیک پناهگاه و جاری شدن سیل آب به درون پناهگاه جانش را از دست می دهد. براینی در طی این سال ها رمان نویس بزرگی شده و بزرگترین رمان وی نیز شرح داستان عشق روبی و سیسیلیا می باشد. هر چند در داستانش در انتها برای آن های سرزمینی رؤیایی تدارک دیده است. پس از گذشت سال ها براینی هنوز احساس گناه می کند.

تاوان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/تاوان_(فیلم_۲۰۰۷)
غرامت، جبران، خسارت، مابه ازا، دیه،
حمید رضا مشایخی - اصفهان
جنایت
واژه تاوان
معادل ابجد 458
تعداد حروف 5
تلفظ tāvān
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: tāvān]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی tAvAn
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
بهترین واژه جایگزین واژه عربی جریمه است.

تاوان = جرم جنایت
تاوان ( به انگلیسی: Atonement ) رمانی از ایان مک یوئین است که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. این رمان در سال های بعد از جنگ جهانی دوم سپری می شود و در این میان به خاطرات سال های جنگ می پردازد.
به نظر برخی منتقدان این اثر بهترین اثر نویسنده شناخته می شود که در سال ۲۰۰۱ برنده جایزه بوکر در بخش داستان شد.
...
[مشاهده متن کامل]

مجله تایم در سال ۲۰۱۰ رمان تاوان را در فهرست ۱۰۰ اثر برتر منتشر شده انگلیسی از سال ۱۹۲۳ به این سو معرفی کرد.
در سال ۲۰۰۷ نیز فیلمنامه ای از این اثر اقتباس شد و فیلمی با عنوان تاوان به کارگردانی جو رایت ساخته شد.
رمان تاوان در سال ۱۳۹۱ با ترجمه مصطفی مفیدی از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شد. چند هفته پس از انتشار، این رمان از کتاب فروشی ها جمع شد. علی اسماعیلی؛ سرپرست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دربارهٔ جمع آوری این رمان عنوان کرده بود: قبل انتشار این رمان موارد لازم به تغییر به ناشر آن تذکر داده شده بود اما ناشر آن بدون توجه به تذکرات اقدام به نشر رمان کرده است که برابر مقررات با آن برخورد می شود.

تاوان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/تاوان_(رمان)
زبان یا آسیبی که شخص به خاطر خطاکاری، بی توجّهی یا آسیب رساندن به دیگران ببیند.
تپیدن = ( tap ) ضربه زدن = تپ = تب = تو ( گرما یا ضربه ) = توش ( در زبان مازندرانی به چم ضربه ) = تاب ( ضربه ) = تاو ( تحمل ) = تاوان ( جریمه ) = تپه = برا آمده = تپوس ( برامده در مازندرانی )
سرتپ = در زبان مازندرانی یعنی ضربه به سر
...
[مشاهده متن کامل]

تب داشتن = برامده شدن = بر اثر گرما برامده شدن
تبریز = جایی که گرما یا گرما زدگی از بابت سرمای بیش از حد ریخته می شود
tap = ضربه = تپیدن = پمپاژ یا ضربیدن
تپاهنگ = ضرباهنگ => تپ = ضربه
پرتاب = پرتاپ = پر ( سبک ) تاب = اهسته تابیدن = اهسته ضربه زدن
پرتو ( مان پرتوی نور ) = پر ( سبک ) تو ( تب یا تپ ) = سبک ضربه ( کنایه از نوری که به ما می رسید و ضربه آن باعث گرمای ما می شود )
تاب آوردن = کنایه از تحمل ضربات
تب با فعل های زیادی آمده
تب شدن = کنایه از ضربه فنی شدن در کشتی
تب کردن = گرما دیدگی و برامدگی ( ضرب )
تپ زدن = تب زدن = کنایه از قاپیدن در زبان مازندرانی = یا یکضرب قاپیدن
تب شو = تسلیم شدن = یا قبول ضربه => تابیدن = ضربه زدن
بتاب = ضربه بزن و یا ضربه را تحمل کن
افتاب = افتاپ = آنچه که از بالا به ما تابیده ( تپیدن = برافروخته = گرما ) می شود
به واژه تاو رجوع شود

تاوان
شاید با واژهء تاوَل و ستاک های تاب ، تاف ، تافت ، تَفت به مینهء گرما ، داغی ، حرارت هم شاخه باشد و در این اُفته یا مورد : کَسی را برای لغزش و زیان به چیزی یا کَسی ( نقره ) داغ کردن
بدل، جبران، جریمه، خسارت، عوضی، غرامت، کفاره، مغرم، عوض، مابه ازا
تقاص
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)