author, compile, write, to compile
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
گردآوری، تلفیق، تالیف، همگردانی
مقاله، تالیف، انشاء
تلفیق، تالیف، ترکیب دو عبارت با یکدیگر
پیشنهاد کاربران
تالیف:درستن. کتابی درست کنم.
تالیف :فارسی است زیرا قولوها را در لری" لِفی" لِف هم؛گردهم می گویند.
تألیف: ١. کتاب - نویسی، نگارشِ کتاب ٢. گردآوری
با درود، به مهارت اتصال در هنر خوشنویسی نیز تألیف گفته می شود.
جمع آوری داده ها
جمع آوری
گردهم آوری
تدوین کردن، کتاب نوشتن
نوشته شده توسط کسی
نوشتن
نونگاری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)