تاسیسات


    installation
    installations

فارسی به انگلیسی

تاسیسات عام المنفعه
public works

مترادف ها

installation (اسم)
نصب، تاسیسات

پیشنهاد کاربران

" بنیادها ":تاسیسات.
. . . . . . . . . . . .
بنیادهای هسته ای،
بنیادهای اتمی:تاسیسات اتمی.
زیرسازپایه
فروساخت
بن پایه
تاسیسات: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
نیوازیک nivāzik ( سغدی )
تسهیلات
خدمات رفاهی
utility
تاسیسات
ساختارها
واژه ی �تاسیسات�، آرش هایی گوناگون دارد؛ بجای این واژه به آرش ویژه ی �ساختمان ها� می توان واژه ی پارسی �ساختارها� را با آرشی گسترده تر بکار برد.
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
...
[مشاهده متن کامل]

ب. الف. بزرگمهر ۳۰ شهریور ماه ۱۳۹۳
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/09/blog - post_49. html

شرکت برودتی وحرادتی
زیر ساختها و به گونه ای دیگر . مبنا
یعنی در معنای امروزه : سیگار کشیدن
زیرساختها
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)