تاسف انگیزheartbreaking, melancholy, somber, sombre, sorrowful, unluckyتاسف اورregrettable, shame, unhappy, deplorable, rueful, unfortunate, woefulتاسف بارlamentableتاسف خوردنbemoan, feel, mourn, regretتاسف داشتنto regret
" سخت و سخت ":تاسف و تعسر.لری بختیاریاَوْف:تاسفاَوْفین:متاسفاَوْفینوِلَه: متاسفانهتاسف برابر پارسی آن را می توان شرم ساری نیز گفتتاسف: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:تنس tans ( سغدی ) ویوئی vayui ( اوستایی ) باووس bāvus ( اوستایی: bāvuya ) آنوتاپ ānutāp ( سنسکریت: anutāpa ) .حیفدریغ خواری+ عکس و لینک