مبتدی، تازه کار
مبتدی، تازه کار، نوچه، جدید الایمان، نو اموز، ادم ناشی
مبتدی، کاراموز، تازه کار، نوچه، نو اموز
مبتدی، تازه کار، دانشجوی سال اول دانشکده، جدید الورود، نوچه، تازه کار ناازموده
مبتدی، کاراموز، تازه کار، نوچه، نو اموز
کاراموزی، تازه کار، مرحله تازه کاری
کاراموزی، تازه کار، مرحله تازه کاری
تازه کار
تازه کار
تازه کار، ژامبون، گوشت ران خوک، گوشت ران، ران خوک نمک زده، ران و کفل، ژانبون، مقلد بی ذوق وبی مزه
تازه کار
تازه کار، کره اسب، شخص ناازموده، نوعی طپانچه
تازه کار، ادم تازه وارد، پیشاهنگ تازه کار