دام، عمده، تار عنکبوت، تور، شبکه، توری، تور ماهیگیری و امثال ان
web(اسم)
تار، تار عنکبوت، بافته، تنیده، بافت یا نسج
cobweb(اسم)
تار عنکبوت
پیشنهاد کاربران
تون در معانی دیگری هم در فرهنگهای لغات آمده و معنای اصلی آن ، "تار" می باشد در مقابل" پود" و هم در کتب و یادداشت های قدیمی به معنای " تار عنکبوت " هم آمده است. " تونیدن " به معنای تنیدن تار آمده است. ... [مشاهده متن کامل]
مثال : طبع عنکبوت هم این است که " بتوند " . . . . . . فکری شدم، ماندم حیران که این چطور روی این آب حوض تار " تونیده " . . .
در گویش شهرستان بهاباد به تار عنکوبت پروز. [ پ َرْوَ ]گفته می شود.