گاهو
گاهوکب
لغت نامه دهخدا:
گاهو. ( اِ ) مؤلف آنندراج گوید: به پارسی قدیم تخته و تابوت را گفتندی ، زیرا که گاه بمعنی تخت است و مناسبت دارند :
ببردند بسیار گاهو و تخت
نهادند بر تخت دیبای رخت.
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ نویسان این لغت را �کاهو� با کاف تازی نیز آورده اند. مؤلف برهان در شرح �کاهو� گوید: �بمعنی جنازه هم آمده است عموماً و جنازه گبران را گویند خصوصاً �بمعنی جنازه هم آمده است عموماً که مرده را در آن گذارند وبه جانب قبر برند� - انتهی. در حاشیه برهان قاطع چ معین ذیل �کاهو� آمده : جنازه گبران. فردوسی گوید:
ببردند بسیار کاهو و تخت
نهادند برتخت دیبا و رخت
و کاهو کب نیز آمده :
به کاهو کب زر و در مهد عاج
سوی پارس رفت آن خداوند تاج.
تابوت
تابوت از تاب به معنای برگشت است: أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ ( ۲۴۸بقره )
یعنی انسان که برای زندگی موقت به این دنیا از دنیای دیگر آمده است بعد از مرگش در داخل آن که سوار شد به دنیای دیگر و سرای آخرت خود تاب کرده و بر می گردد.
تابوت از دو بخش تشکیل شده است.
تا و بوت
تا حرف فاصله بین دو مکان است و طی کردن را می رساند
بوت همان بیت است که در عربی به معنی خانه است
تابوت یعنی خانه متحرک.
تابوت ریشه کاملا فارسی دارد چرا که کلمه بوت یا بیت ریشه در کلمه پاد و پید ( محافظ، نگاهدار، پائیدن ) دارد.
در جاده زندگی تابوت ها نگذاشتند برای استراحت، ای غافل!
تابوت واژه "قرآن عربی" هست.
tree suit ( n. )
( US ) a coffin
man - box ( n. )
a coffin
تابوت : تابوت در لغت به معنی صندوقی است که از چوب می سازند و اینکه می بینیم به صندوق نقل و انتقال جنازه ها تابوت می گویند به همین مناسبت است ، اما باید توجه داشت که معنی اصلی تابوت اختصاصی به مردگان ندارد بلکه هر گونه صندوق چوبی را شامل می شود .
... [مشاهده متن کامل]
کلمه ( تابوت ) به معنای صندوق است ، و این کلمه بطوری که گفته اند صیغه فعلوت از ماده ( توب ) است ، و توب به معنای رجوع است ، ( و به همین جهت برگشتن از راه شیطان به سوی خدا را توبه گفته اند ) و اگر صندوق را تابوت گفته اند برای این است که صاحبش همواره و پی درپی به سراغ او می رود و به آن رجوع می کند.
سریر میت
تخت مرده
سریر مرده
در پارسی " استودان" به چم استخوان دان ، در ایران باستان پیکر مردگان را در سازه ای سفالی دو تیکه می گذاشتند و در دل کوه می نهادند ولی بیشتر مردم مردگان خویش را در بلندای کوه یا تپه رها می کردند تا خوراک کرکسان شود و سپس استخوان های مانده را درون استودان می گذاشتند و به خاک می سپردند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)