aglitter (صفت)متلالی، در تابش، تابندهphosphorous (صفت)تابنده، فسفری، فسفردارphosphoric (صفت)تابنده، شب تاب، فسفری، شبیه فسفرphosphorescent (صفت)درخشان، تابنده، شب تاب
تابنده: در پهلوی تاپندگ tāpandag بوده است. ( ( چو خورشید بر گاه بنمود تاج ؛ زمین شد به کردار تابنده عاج ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 223. ) لامع+ عکس و لینک