submission (اسم)
واگذاری، سرافکندگی، تابع، انقیاد، تسلیم، تفویض، اطاعت، فرمان برداری، اظهار اطاعت
accessory (اسم)
معاون جرم، هم دست، شریک، منضمات، لوازم فرعی، همدست، نمائات و نتایج، لوازم یدکی، تابع، فروع و ضمائم
subsidiary (اسم)
تابع
function (اسم)
تابع، عمل، کار، ماموریت، وظیفه، پیشه، مقام، کارکرد، کار ویژه، ایفاء، ایین رسمی
citizen (اسم)
تابع، رعیت، شهروند، تبعه یک کشور
sub (اسم)
تابع، مادون
follower (اسم)
تابع، پیرو، ملتزم، شاگرد، عشقبیاز، تعقیب کننده، دنبالگر
subordinate (اسم)
تابع، مادون، مرئوس، پایینی
suffragan (اسم)
تابع، دستیار، تابع منطقه یا قسمت دیگری
apanage (اسم)
تابع، حوزه، ایالت، درامد اتفاقی، متعلقات، وقف
appanage (اسم)
تابع، حوزه، ایالت، درامد اتفاقی، متعلقات، وقف
subaltern (اسم)
تابع، مادون، زیر دست، افسر جزء
sequela (اسم)
تابع، نتیجه، عاقبت، بیماری ناشی از بیماری دیگر
servitor (اسم)
تابع، خدمتکار، مستخدم، نوکر، خدمتگذار، زیر دست
subdominant (اسم)
تابع، نت چهارم موسیقی
subordinative (صفت)
تابع، مادون، تبعی
sequacious (صفت)
تابع، پیرو، نرم، چکش خور، اهل تقلید، لوله شو، نصیحت پذیر
sequent (صفت)
تابع، پیرو، ناشی، پی در پی
tributary (صفت)
فرعی، تابع
passive (صفت)
تابع، بی حس، تاثر پذیر، غیر فعال، بی حال، انفعالی، مجهول، کنش پذیر، دستخوش عامل خارجی، مطیع و تسلیم
subordinate (صفت)
فرعی، تابع، وابسته، مادون، فرمانبردار، مطیع، مرئوس
dependent (صفت)
تابع، وابسته، مربوط، متعلق، موکول، محتاج، نامستقل
subservient (صفت)
پست، تابع، سودمند، مادون، چاپلوس، متملق
amenable (صفت)
تابع، متمایل، رام، رام شدنی، قابل جوابگویی
incident (صفت)
تابع، شایع
adjective (صفت)
تابع، وصفی، وابسته
adherent (صفت)
تابع، بهم چسبیده
subsidiary (صفت)
فرعی، تابع، کمکی، متمم
ancillary (صفت)
فرعی، تابع، کمک، کمکی، مربوط به کلفت