alienation (اسم)بیزاری، بیگانه کردن، بیگانگی، انتقال مالکیت، خبط دماغestrangement (اسم)بیگانه کردن، بیگانگیestrange (فعل)دور کردن، بیگانه کردن، دلسرد کردنalienate (فعل)بیگانه کردن، انتقال دادن، منحرف کردنavert (فعل)بیگانه کردن، منحرف کردن، گردانیدن، گذراندن، دفع کردن، بیزار کردن، بر گرداندن