بیگانه

/bigAne/

    foreign
    foreigner
    stranger
    alien
    exotic
    strange
    new
    outsider
    overseas

فارسی به انگلیسی

بیگانه پرست
xenophilous, xenophile, [n.] xenophile

بیگانه پرستی
xenophilism

بیگانه خوار
phagocyte

بیگانه سازی
alienation

بیگانه نواز
hospitable

بیگانه هراس
xenophobic, xenophobe

بیگانه هراسانه
xenophobic, xenophobe

بیگانه هراسی
xenophobia

بیگانه کردن
alienate

مترادف ها

foreigner (اسم)
بیگانه، خارجی، غریب، اجنبی

gringo (اسم)
بیگانه، خارجی، خصوصا انگلیسی یا امریکایی

stranger (اسم)
بیگانه، غریب، اجنبی

outsider (اسم)
بیگانه

publican (اسم)
بیگانه، مامور وصول مالیات، صاحب میخانه

peregrine (صفت)
بیگانه، از خارجه امده

only (صفت)
بیگانه، تنها، محض، فرد، یگانه

barbarous (صفت)
بیگانه، وحشی، غیر مصطلح، بی تربیت

barbarian (صفت)
بیگانه، اجنبی

alien (صفت)
غیر، مغایر، ناسازگار، بیگانه، خارجی، غریب، غیره

foreign (صفت)
خارج، خارجه، بیگانه، خارجی، اجنبی، ناجور، بیرونی، غریبه، نا مناسب

strange (صفت)
غیر عادی، خل، بیگانه، خارجی، غریب، عجیب، عجب، اجنبی، نامعلوم، غریبه، ناشناس، نااشنا

exotic (صفت)
بیگانه، خارجی، عجیب و غریب

unfamiliar (صفت)
بیگانه، ناشناس، نا شناخت، ناشناخته، نااشنا

oversea (صفت)
بیگانه، خارجی، انطرف دریا، متعلق به ماوراء دریاها

پیشنهاد کاربران

بیگانه زدگی. غریب دوست. بیگانه گرا. غریب پرست.
کسانی که نقطهء ضعف دارند گرایشگرای به دیگران میباشند.
بیگانه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی بهرام توکلی و تهیه کنندگی سعید ملکان محصول سال ۱۳۹۲ است.
داستان فیلم دربارهٔ زوجی است ( امیر جعفری - مهناز افشار ) که در انتظار تولد فرزند هستند. ورود خواهر ناتنی زن ( پانته آ بهرام ) مشکلاتی برای آنها به وجود می آورد. زن که پریشان احوال و مریض است، گذشته ای رازآلود دارد و در جوانی فرزندش را پس از طلاق رها کرده. مرد تمایل ندارد خواهر همسرش در خانه بماند. دوست صمیمی مرد خواستگار زن است، اما زن در نهایت به او هم دروغ می گوید و خانه را ترک می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

• مهناز افشار
• پانته آ بهرام
• امیر جعفری
• هومن برق نورد

بیگانه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بیگانه_(فیلم_۱۳۹۲)
واژه بیگانه
معادل ابجد 88
تعداد حروف 6
تلفظ bigāne
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [پهلوی: bēgānak، مقابلِ آشنا]
مختصات ( نِ ) [ په . ] ( ص مر. اِمر. )
آواشناسی bigAne
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
بیگانه
جمع بیگانه چیه
مترادف بیگانه :
غریب - نا آشنا - گمنام - ناشناخته - نامحرم - متنکر
اجنبی، خارجی، غریب، غریبه، غیر، متنکر، ناآشنا، ناشناس، نامحرم
بیگانه:
دکتر کزازی در مورد واژه ی بیگانه می نویسد : ( ( بیگانه در پهلوی بگانک bēgānag بوده است . ) )
هُشیوار دیوانه خواند ورا؛
همان خویش بیگانه داند ورا
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 184 )

نا شناخته
غریبه
بری
اون وری
دور افتاده
خارجی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس